تاریخچه آرایش در ایران

تاریخچه آرایش در ایران|استفاده از لوازم آرایش در دوران معاصر موضوع جدیدی نیست بلکه نخستین تمدن های بشری از ادوات و وسایلی جهت زیباتر شدن استفاده می کرده اند؛ به عنوان نمونه آرایش چشم از

حدود 4500 سال قبل از میلاد مسیح در ایران رواج داشته است.

حفاری های باستان شناسانه در هفت تپه خوزستان گواه آن است که زنان ایرانی در 2000 سال قبل از میلاد مسیح از نوعی وسیله که کارکرد رژ لب امروزی را دارد استفاده می نموده اند.

در عصر هخامنشیان زنان قبل از این که به دیدار شاه بروند از لوازم آرایش و عطر استفاده می‌کردند. هخامنشیان به زیور آلات و لوازم آرایش علاقه زیادی داشتند. جواهرات و وسایل کشف شده مثل گردنبند فیروزه و ظروف چوبی ، برنزی و شیشه ای برای نگهداری سرمه گواه این واقعیت است.

زنان ایرانی قبل از ورود اسلام به ایران از ” هفت قلم آرایش ” استتفاده می کردند :

  1. سرمه
  2. حنا
  3. خضاب
  4. سفیداب
  5. وسمه
  6. زرک
  7. و خال
هفت قلم آرایش

هفت قلم آرایش

نکته جالب این که در همین دوران استفاده از لوازم آرایش صرفا برای زنان متاهل جایز بود و در صورت تخطی افراد این موضوع مجازات هایی از سوی حکومت ها اعمال می شد.

زنان ایرانی آن قدر به زیور الات و لوازم آرایش علاقه داشتند که حتی پس از ورود اسلام به ایران، به تقلید از رسوم عهد ساسانی بسیاری از زنان ایرانی پس از مرگ با آن زیور آلات و لوازم آرایش به خاک سپرده می شدند.

حفاری های به عمل آمده در قبرستان ” تبرک ” (واقع در تپه های بی بی شهربانو در شهر ری) که متعلق به قرن سوم و چهارم هجری است نشان می دهد که حتی تا آن زمان نیز زنان به همراه این گونه وسایل دفن می شدند.

پس از ورود اسلام به ایران به دلیل وجود دستورات صریح دینی و نص قرآنی، بستر استفاده از لوازم آرایش به دو محیط درون خانه و بیرون از خانه تفکیک شد و از سوی توده زنان ایرانی متابعت شد، و بدین ترتیب، خود آرایی، خود نمایی، جلوه گری و دلربایی زنان در اجتماع به طرق مختلف از جمله به وسیله استفاده از لوازم آرایش ممنوع گشت.

ایرانیان مسلمان ضمن بهاء دادن به مفاهیم نزدیک به زیبایی هم چون سلامت و بهداشت پوست و مو، نظافت و آراستگی بر مراعات مرزها و حریم ها تاکید نمودند و از آراسته کردن زن در جامعه که مقدمه فعل حرام بود، رو برتافتند.

تا قبل از نهضت مشروطه در ایران پوشش ها و چهره ها ، فرم و حالتی سنتی و اصیل داشت اما پس از نهضت به دلیل رفت و آمد های فراوان ایرانیان به فرنگستان و واردات فرهنگ مغرب زمین به وطن تحولاتی در نحوه پوشش و آراستگی صورت اشخاص اعم از زن ومرد رخ داد.

مثلاً مواد آرایش زنان که تا پیش از این از مواد طبیعی و حتی قابل خوردن تهیه و استعمال می شد، از مواد شیمیایی و ترکیبی قوام یافت که در خارج ساخته و به ایران وارد می شد .

در زمان رضاخان همسو با سیاست های دین ستیزانه حکومت، بسیاری از روشنفکران از جمله تقی زاده، احمد کسروی، صادق هدایت و … ضمن تاکید بر افزایش حضور اجتماعی زن بر مطرح شدن زن ایرانی در جامعه به هر طریق ممکن از جمله آشکار کردن زیبایی های ظاهری اصرار کردند.

مطبوعات ایران در آن زمان هم چون مطبوعات غربی مملو از اطلاعات و آگهی هایی در مورد لوازم آرایش بود که به شدت در فیلم های خارجی – که از سینمای ایران پخش می شد – تبلیغ می شد.

از این زمان مصرف کنندگان ایرانی از طریق مطبوعات ادواری در معرض بازاریابی غربی قرارگرفتند؛ به عنوان نمونه مجله ” مهرگان ” که در جریان سال های کشف حجاب بیشتر برای مخاطبان جوان منتشر می شد، حاوی مطالب و تصویر هایی در خصوص ستاره های فیلم، مسابقه های زیبایی و معرفی آخرین محصولات آرایشی روز اروپا بود.

هم چنین نشریه فمنیستی ” عالم نسوان ” تلاش می کرد زنان ایرانی را برای پذیرش یک قیافه و ظاهر جدید متناسب با عصر جدید آموزش دهد، قیافه ای که در آن لوازم آرایش از مولفه های تجدد به حساب می آمد.

یکی دیگر از نشریات فعال در این عرصه نشریه ” زبان زنان ” بود که توسط یک فمنیست به نام صدیقه دولتشاهی چاپ می شد در این نشریه مشورت با متخصصان هنر لوازم آرایش و چاپ نظرات آنها صورت می گرفت .

در زمان پهلوی دوم فرهنگ زیبایی غربی عمق و گسترش بیشتری در میان لایه های اجتماعی زنان پیدا کرد. در این دوره و در سال 1341 هجری شمسی طرح انقلاب سفید شاه و ملت انجام شد و در قالب آن برخی اصلاحات ارضی صورت پذیرفت؛ اجرای این اصلاحات موجب مهاجرت روستاییان از روستاها به شهرها شد این موضوع با جابه جایی فرهنگی مهاجران که تحول مهمی در شیوه های زندگی سنتی به مدرن در زمینه های سبک پوشش، شمایل نوین، مناسبات اجتماعی جدید و… را تجربه می کردند، همراه بود.

در این دوران اگرچه قانون ممنوعیت حجاب منسوخ شد، اما پروژه غربی شدن جامعه ایرانی با سرعت و عمق بیشتری دنبال گردید.

جلال آل احمد در این باره می نویسد: ” آدم غرب زده، قرتی است. به خودش خیلی می رسد، با سر و پزش خیلی ور می رود همیشه انگار از لای زرورق باز شده است یا از فلان مزون فرنگی آمده است…”.

وی در نقد سیاست پهلوی دوم مبنی بر آزادی دادن به زنان می نویسد : ” به زن تنها اجازه تظاهر در اجتماع را داده ایم. فقط تظاهر، یعنی خود نمایی، یعنی زن را که حافظ سنت، خانواده، نسل و خون است به ولنگاری کشیده‌ایم، به کوچه آورده‌ایم. به خود نمایی و بی بند وباری واداشته ایم که سر و صورت را صفا دهد و هر روز یک مد تازه را به خود ببندد و ول بگردد. ما در کار آزادی صوری زنان سال های سال پس از این هیچ هدفی و غرضی جز افزودن به خیل مصرف کنندگان پودر و ماتیک – محصول صنایع غرب – نداریم “.

دردوران محمد رضا پهلوی طرح هایی چون راه انداری باشگاه ها و کاخ های جوانان، انتخاب ملکه زیبایی، مسابقه های دختر شایسته و … انجام شد و در همه آنها سعی شد زیبایی چهره به عنوان یک ارزش اصیل جلوه نماید.

این اقدامات منجر به آن شد که امام خمینی (ره) صراحتاً اعلام نماید : ” این شاه است که زن ها را به فساد می کشاند و انها را می خواهد عروسک بار بیاورد. مذهب با این فاجعه ها و درد ها مخالف است نه با آزادی زن”.

با پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت حکومت اسلامی، هویت های لطمه خورده ی اسلامی ایرانیان در دوران پهلوی مورد بازسازی قرار گرفت و در این دوران مذهب به عنوان مهم ترین مولفه هویت فرهنگی، نگاه به زیبایی و ظاهر آرایی را مورد باز تعریف قرار داد و بستر های لازم جهت این امر را ایجاد کرد، تفکیک جنسیتی در مدارس، اسلامی کردن اماکن عمومی، ترویج فرهنگ امر به معروف و … از ان جمله اند.

اگرچه در سال های اول انقلاب، نمایش ثروت ارزش نبود، اما در خلال سال‌های 1368 تا 1376 به تدریج ثروت به ارزش تبدیل شد و این امر بر روی ارزش های دیگر از جمله زیبایی و ظاهر آرایی تاثیر گذاشت.

سیاست های دولت در این مقطع چندان جالب نبود و همسو با دامن زدن به فرهنگ همه جانبه مصرفی ملهم از غرب بود، به گونه ای که از سال 1370 موج واردات عظیم مواد آرایشی به کشور آغاز می شود.

در دوران اصلاحات روند گرایش روزافزون به مواد و لوازم آرایشی ادامه یافت. در این مقطع برخی آثار میان مدت استفاده افراطی از این لوازم آشکار شد و افزایش آمار جرایم غیر اخلاقی و رشد معضلات و آسیب های اجتماعی پدیدار گشت.

هم چنین در این دوران در کنار گرایش شدید زنان به لوازم آرایش موج جدید زیبایی خواهی به شیوه انجام جراحی های زیبایی مانند جراحی بینی، جراحی پلاستیک غیر ضروری ( تفننی )، گونه گذاری و … رونق گرفت.

دوران دولت اصولگرا نیز علی رغم اجرای طرح امنیت اجتماعی و طرح های مشابه دیگر پیشرفت محسوسی در جهت تغییر ذائقه زن ایرانی در مدل استفاده فعلی از لوازم آرایشی صورت نگرفته است .

واقعیت این است که برخلاف شبکه های ماهواره ای فارسی زبان که به صورت شبانه روز محصولات آرایش را تبلیغ می کنند در داخل کشور به دلیل ملاحظا ت دینی ، عرفی و فرهنگی تبلیغاتی برای این دست اقلام صورت نمی‌پذیرد اما در این جا اشاره به این حقیقت ضروری است که با وجود عدم تبلیغات مستقیم در این خصوص، تبلیغات غیر مستقیمی در ابزارهای فرهنگی داخل کشور وجود دارد. ابزار هایی چون تلویزیون و سینما با نمایش بازیگران خصوصاً زنان با آرایش های غیر متعارف و غلیظ در ان زمینه گام بر می دارند. به همین دلیل می توان ادعا کنیم در حوزه فرهنگ زیبایی شاهد یک نوع شکاف بین ” سیاست های فرهنگی ” و ” کردار های فرهنگی ” هستیم.

موضوع این شکاف مواردی چون اصل مصرف محصولات زیبایی و آرایشی، میزان مصرف آنها، نوع مصرف یا ترجیح های افراد، انگیزه مصرف و مکان و زمان مصرف آنها است.