چرا آرایش می کنیم ؟ – بخش دوم

چرا آرایش می کنیم ؟ – بخش دوم

دلایل آرایش زنان (وجه انگیزشی کردار آرایش نزد زنان )

چرا آرایش می کنیم ؟ – بخش اول

چهارمین یافته دلایل آرایش کردن زنان را بررسی می کند. پاسخ گویان در حین مصاحبه به دلایل بسیاری برای آرایش کردن اشاره کردند.

با بررسی اظهارات افراد مصاحبه شونده، مفاهیمی را استخراج کردیم و در مرحله ی بعدی این مفاهیم را در کنار هم قرار دادیم و به مفاهیم کلی تری دست یافتیم که میتوان آنها را در ذیل عنوان مقوله های کلی تری قرار داد.

با توجه به گستردگی این طیف این دلایل را در سه اجتماعی، فردی و روان شناختی دسته بندی می کنیم و به تشریح این دلایل میپردازیم :

دلایل اجتماعی

این دلایل شامل مواردی است که به نوعی به اجتماع و جامعه برمی گردد. مهم ترین دلایل اجتماعی شامل موارد زیر می شود:

  • افزایش سرمایه اجتماعی
  • اجبار یا هم نوایی گروهی
  • کسب فرصت های اجتماعی
  • تبدیل شدن آرایش به جزئی از سبک زندگی

 افزایش سرمایه ی اجتماعی :

سرمایه اجتماعی افراد از حضور و تداوم حضورشان در شبکه روابط حاصل می شود و در صورتی که افراد به نحوی از این شبکه روابط خارج یا به حاشیه رانده شوند، از مزایای مادی و معنوی این ارتباط ها نیز محروم می شوند.

در این راستا، اظهارات افراد مصاحبه شونده نشان می دهد که عده ای از آنها با آرایش کردن به دنبال افزایش گستره ارتباطی خود هستند و گروهی از پاسخ گویان خواهان برقراری ارتباط بهتر و مؤثرتر با دیگران اند. این گروه معتقدند با آرایش کردن بهتر می توانند شروع کننده ارتباط و حتی جذب کننده ارتباط باشند.

” برای شروع شدن یه رابطه اولین چیزی که آدم میبینه ظاهر طرف مقابله، بعدش فاکتورای بعدی تو طول زمان خودشون رو نشون میدن. هرچی خوشکل تر و آراسته تر باشی امکان شروع رابطه ها برات راحت تره و تعداد بیشتری از این رابطه ها برات میمونن. مردم بیشتر دوس دارن با آدمای زیبا در تماس باشن چون بهشون انرژی مثبت میدن و این واسه زنها چند برابر میشه ” (رویا، 27 ساله).

 کسب پذیرش اجتماعی و افزایش نفوذ اجتماعی :

کسب پذیرش اجتماعی یا به اصطلاح عامیانه «تحویل گرفته شدن» نیز از دیگر دلایل گرایش زنان به آرایش است. عده ای از پاسخ گویان می خواهند در جمع (مردم به طور عام) مورد پذیرش قرار بگیرند. به عنوان مثال یکی از پاسخ گویان می گوید :

“یه واقعیت در مورد جامعه ی ما وجود داره اینه که : وقتی که آرایش می کنم و بیرون می رم بیشتر تحویلم می‌گیرند، مثلاً وقتی برای خرید به فروشگاه می رم، فروشنده ها خیلی با من گرم می گیرند و خوش رفتاری می‌کنند؛ در حالی که اگر آرایش نداشته باشم رفتارشان این طور نیست ” ( سمانه، 21 ساله).

 

بنابراین این افراد به دنبال پذیرش در سطح عام جامعه هستند؛ در حالی که برای گروهی دیگر از پاسخ گویان، کسب پذیرش «دیگرانِ مهم» در اولویت قرار دارد.

این گروه بیشتر سعی می کنند مطابق با خواسته های فرد یا گروه مورد علاقه شان آرایش کنند و تأیید و پذیرش آنها را جلب نمایند .در نهایت، گروهی دیگر از پاسخ گویان نیز به افزایش نفوذ اجتماعی خود با آرایش کردن اشاره کردند.

این گروه معتقدند با آرایش کردن کارشان «زودتر و بهتر» راه می افتد، بیشتر حرف شان را قبول می کنند و حتی کارهای شان مورد تأیید بیشتری قرار می گیرد.

” وقتی با آرایش در جامعه حضور پیدا می کنم همه به من بیشتر توجه می کنند و احساس دیده شدن پیدا می کنم. انگار همه من را بزرگ می دونن و من از نظرشون دیگه بچه نیستم. این مسئله باعث می شه آرایش کنم تا به چشم بیام و کارام زودتر راه بیافته ” (روژان ، 18 ساله).

رفته بودم پلیس + 10 واسه کار پاسپورتم ، خیلی شلوغ بود نه که دم عیده همه میخوان برن مسافرت ، یهو یه دختر خوشکلی اومد من که خودم زن بودم نمی تونستم ازش چشم بر دارم  (خنده) شاید باورت نشه ولی تو اون شلوغی کار اون ده دقیقه طول کشید چرا چون خوشکل بود دیگه(سمیه ، 32 ساله).

آرایش زنان

آرایش زنان

همنوایی با جمع :

استفاده پاسخ گویان از ضرب المثل هایی مثل «خواهی نشوی رسوا، هم رنگ جماعت شو» یا « اگر رفتی شهر کورها، تو هم دستت را بگذار روی یک چشمت» جهت بیان دلایل آرایش خود، دلالت روشنی بر تمایل افراد به هم نوایی اجتماعی دارد.

این هم نوایی می تواند هم به صورت اجباری و هم به صورت اختیاری صورت پذیرد. گروهی از پاسخ گویان برای فرار از تحقیر و تمسخر دیگران و عده ای برای کسب تأیید گروهی، به آرایش کردن مطابق با جماعت روی می‌آورند.

روزهای اول دانشگاه را خوب به خاطر دارم، یادم می آید یک روز که به اتفاق چند نفر در کلاس نشسته و منتظر شروع کلاس بودیم، یکی از دخترها خیلی ساده و بدون آرایش وارد کلاس مان شد. دو نفری که جلوی من نشسته بودند به آن دختر اشاره کردند و با لحنی مسخره گفتند: از قیافه اش معلومه که شهرستانیه! ببین اصلاً آرایش نکرده! … می دونی شهرستانیه یعنی چی؟ یعنی دهاتیه، یعنی اُمله، یعنی آرایش کردن بلد نیست. از همان روز فهمیدم اگر می خواهم انگ نخورم و مسخره نشوم، باید مثل خودشون باشم؛ یعنی باید آرایش کنم ” (رویا ، 27 ساله).

این هم نوایی پاسخ گویان می تواند با گروه دوستان و هم سالان، خانواده و خویشاوندان و حتی سایر زنان در خیابان باشد. البته بیشترین هم نوایی با گروه دوستان و هم سالان است. گاهی اوقات قرار گرفتن در جمع دوستان و هم نوایی با آنها، می تواند منجر به ایجاد رقابت شود.

بعضی از پاسخ گویان بیان می کردند که وقتی در جمع هم کلاسی های خود هستند، چون همه آرایش می کنند برای آنکه نسبت به آنها زشت به نظر نرسند، ناچارند آرایش کنند.

در این مواقع با بالا رفتن میزان آرایش افراد گروه، میزان آرایش فرد نیز بالا می رود و کسب زیبایی با آرایش، تبدیل به ارزش می شود که افراد با کسب آن جایگاهی بهتر در گروه می یابند. بنابراین بین آنها بر سر این مسئله می تواند رقابت شکل بگیرد .

آرایش برای جنس مخالف ( تعریف مردانه ی زنان از آرایش و زیبایی ):

وقتی حرف از زیبایی زنان به میان می آید مردان به عنوان دیگر افراد پر اهمیت در این کردار بسیار پررنگ نمایان می شوند.

این اهمیت به صورت های متفاوتی در آرایش زنان تاثیر گذار است که با توجه به پاسخ های پاسخگویان به دسته های مختلفی تقسم شده اند که به شرح آنها می پردازیم .

بیشتر پاسخ گویان هم نوا شدن و انطباق با ذائقه جنس مخالف را علت آرایش کردن خود عنوان می کنند. در اینجا منظور از جنس مخالف شریک جنسی و یا عاطفی فرد است که ممکن است شوهر، دوست پسر و… باشد.

معمولا زنان وقتی از آرایش خود حرف میزنند هر هدفی و هر معنایی را که در نظر داشته باشند به نحوی در ارتباط با همین مخاطب خاص است.

ذائقه ی مردان چه به صورت مستقیم، چه به صورت غیر مستقیم در آرایش زنان دخیل است. در اولین صورت، در خواست های مستقیم مردان برای مدل و رنگ آرایش و همچنین مخالفت صریح آنها با مدل و رنگ دیگریست که معمولا با واکنش سریع و خود آگاه زنان رو برو میشوند و این واکنش اغلب مثبت است و در مواردی هم با مقاومت روبرو می شوند.

در صورت اثر گذاری غیر مستقیم :

مردان به صورتی خود آگاه یا ناخود آگاه به صورت ضمنی زنان را به سمت مدل خاصی از زیبایی سوق میدهند، مانند اشتیاق یا عدم اشتیاق ، نگاههای خیره ، لمس و… و اغلب اثری قوی تر بر زنان میگذارد و در موارد زیادی تعبیر زنان از زیبایی را کاملا دگرگون میکند.

” دوست پسر قبلیم زیاد از آرایش خوشش نمی اومد منم زیاد آرایش نمیکردم، ولی الان دوس پسرم حتی به رنگ لاک ناخن هام هم توجه می کنه، وقتی مثل همیشه به خودم نمی رسم فکر میکنه مریض بودم یا اتفاقی افتاده ” (مریم، 27 ساله).

آرایش زنها برای مرداست ، باید به مذاقشون خوش بیاد تا این همه هزینه و وقتی که صرف می‌کنیم هدر نره ” (مهین ، 37 ساله).

من قبلاً از رژ صورتی بیشتر استفاده میکردم ولی بعد ازدواجم شوهرم دوست نداشت رژ صورتی بزنم میگفت شبیه دختر بچه ها میشی ” (نازنین ، 32 ساله).

وقتی سایه میزنم و یه رژ قرمز میزنم تو مهمونی ، دوست پسرم چشم ازم بر نمیداره، حواسم هست بهش” (مرجان ، 22 ساله).

برقرای ارتباط با جنس مخالف :

بعضی ها با آرایش کردن خواهان برقراری ارتباط بیشتر با جنس مخالف هستند. عده ای دیگر از پاسخ گویان دلیل آرایش کردن خود را تأثیرگذاری در ارتباط با جنس مخالف عنوان کردند.

این افراد معتقدند که از یک سو مردان دوست دارند با اشخاص زیبا صحبت کنند و از صحبت کردن با آنها لذت می برند و از سوی دیگر وقتی فرد آرایش کرده و زیباست، صفات خوب دیگری هم با آن به ذهن مخاطب متبادر می شود، مانند اجتماعی بودن، باکلاس بودن، باسواد بودن، باهوش بودن و … که در کیفیت روابط آنها مؤثر است.

” خوشکل بودن یه امتیازیه که اگه زن داشته باشه مردا بیشتر به طرفش جذب میشن، وقتی یه دختر آرایش کرده و خوشکل رو میبینن دیگه همه ی خصوصیات مثبت رو براش متصور میشن، چون دوس دارن اینطوری باشه ( مائده ، 22 ساله).

مردا عقلشون تو چشمشونه خوشکلی زن تو اولویت اوله بقیه ی حرفاشون هم شعاره، زن ها هم اگه میخوان یه مرد خوب تور کنن، باید به خودشون برسن و حسابی خوشکل کنن” (مرجان ، 22 ساله).

 آرایش برای مدیریت نگاه مردانه :

زنان در جامعه ای مانند ایران، با آرایش به دنبال مدیریت روابط اجتماعی خودشان هستند و این امر را از طریق مدیریت نگاه مردانه سازمان می‌دهند. زنان در این مورد با دو رویکرد متفاوت عمل می‌کنند :

  • رویکرد اول نوعی رویکرد مقاومتی است یعنی زنان با استتار آرایش در برابر مردان ( البته غیر خودی ها ) از اینکه ابژه ی نگاه های جنسی شوند سر باز میزنند.
  • ولی رویکرد دوم کاملا متفاوت با اولی است، زنان در این رویکرد با کردار آرایش در پی جلب توجه و نگاه مردانه اند و این امر را با گره زدن آرایش و امر جنسی نزد مردان تفسیر میکنند.

در اینجا مدیریت نگاه از طریق آرایش در جلب توجه مردان نهفته است. حال این مرد می تواند شریک جنسی زن باشد و یا هر مرد دیگری که زن خواسته یا ناخواسته با آرایش زنان به نگاه راغب می شود.

من همیشه به خودم می‌رسیدم (خنده) و صد البته که همیشه می‌رسم اشاره با دست به صورت من با شوهرم تو دانشگاه آشنا شدم اون موقع ها خواستگار زیاد داشتم تو فامیل و دوست و آشنا شوهرم همیشه میگه عاشق این اخلاقتم که همیشه تر و تازه ای بعد این همه سال ” (مهین ، 37 ساله).

همیشه دوس دارم هرجا که میرم به چشم بیام، کلاس زبان هم که میرم، لباس پو شیدن و آرایش کردنم با بقیه دخترا فرق میکنه. خیلی از پسرای دانشگاه هم دنبالمن .” (مائده ، 22 ساله).

همانطور که گفته شد برخی از زنان برای برخورد با نگاه‌های نا خواسته ی مردان به صورتی باز اندیشانه در قالب کنترل کردار آرایشی عمل می کنند .

گاهی وقتا میشه میری یه جایی آرایشت زیاده انقد خیره خیره نگاه می کنن بعضیا که آب میشی. دفعه ی بعد شکر می خوری برای اینجور جاها اصلا آرایش کنی ” ( مینا ، 25 ساله).

تمایز با جنس مخالف :

همچنین عده ای دیگر از پاسخ گویان هم با تأکید بر جنسیت خود، آرایش کردن را جزئی از سبک زندگی زنانه محسوب می کنند و می خواهند با آرایش کردن، جنسیت خود را بیشتر نمایان سازند؛ یعنی آرایش کردن جزئی از فعالیت های زنانه است که بایستی در آن مشارکت داشته باشند. در واقع زنان با آرایش با فضای مردانه به مبارزه بر میخیزند و تلاش میکنند با تاکید بر نوعی ” تفاوت ” این فضا را بر هم میزنند.

تاکید بر وجه ” دیگر بودن ” تاثیر مثبتی دارد که زنان با آن در رویکردی ساختارشکنانه و با نگرشی انتقادی هویت خود را از ساخت معمول اجتماع می‌گسلند.

“من زنم خوب و آرایش هم یه کارکاملاً زنونه ست. مردا نمیتونن حس یه زن رو از زیبایی بفهمن. زنها موجودات لطیفی هستن و با جنس مردونه فرق دارن و به همون نسبت تعبیرشون هم از زیبایی متفاوته. زن ها زیبایی رو با جزئیات بیشتری تفسیر می‌کنند ” (مینا ، 25 ساله).

زن باید آرایش کنه، اگه زن آرایش نکنه لابد باید مرد آرایش کنه؟ ( خنده ) اصلاً نمیتونم تصور کنم یه مرد چه جوری فر مژه یا ریمل میزنه ” (مائده ، 22 ساله).

زنان در برخی جوامع از جمله ایران ، با تجسم بدن جنسی شده ی خود مواجه می شوند که باعث تفاوت ادراک ایشان از بدن خود و بدن مردانه می شود.

در واقع در جامعه ی مرد سالار مردان برای پی بردن به مردانگی خود نیازی به برخورد معرفتی با بدن خود ندارند و این در حالیست که در اینگونه جوامع ، فرایند های کنترل و تنظیم بدن موجب شده که زنان به بدن خود حساس شده و برای نشان دادن زنانگی خود و تمایز با ساختارهای مردانه به کرداری مثل آرایش دست بزنند .

آرایش زنان

آرایش زنان

آرایش برای به دست آوردن همسر مناسب :

تلاش در جهت افزایش شانس فرد در کسب فرصت های اجتماعی از دیگر دلایل آرایش کردن پاسخ گویان است. ازدواج، اشتغال و کسب موفقیت؛ از جمله مهم ترین فرصت هایی است که دختران در جامعه به دنبال کسب آن هستند و آرایش کردن به تعبیر خودشان شانس آنها را در کسب موقعیت ها بالا می برد.

این گروه از پاسخ گویان معتقدند که چون امروزه پسرها خودشان همسر انتخاب می کنند، ظاهر دخترها و به عبارتی زیبایی آنها معیار مهم انتخاب همسر شده است، آنها نیز برای به دست آوردن همسر مناسب و برنده شدن «مسابقه انتخاب» در ناچارند که آرایش کنند.

“من هنوز مجرد هستم و بالاخره باید ظاهرم در سطح جامعه و محیط کارم به نوعی باشد که اگر کسی قصد ازدواج داشت رغبت کند به من پیشنهاد بدهد. اما اگر متاهل بودم دلیلی برای آرایش نمی دیدم. مردم عقلشان به چشمشان است و اگر بدون آرایش کسی را ببینند فکر می کنند خوشگل نیست ” (رویا ، 27 ساله).

زنان گاه برای به چشم آمدن مردان دست به آرایش میزنند و در این زمینه آرایش به کرداری بدل می‌شود برای عرضه ی زنان به نگاه مردانه.

آنها همچنین معتقدند حتی بعد از ازدواج هم برای حفظ زندگی خانوادگی و نگه داشتن شوهر، باز مجبور به ادامه آرایش هستند؛ زیرا بایستی همیشه برای مردان تازه و متنوع بود تا برایشان خسته کننده نشوند.

” من 15 ساله ازدواج کردم، شوهرم تو محیطی کار میکنه که پر از دخترای جوون و خوشگله منم همیشه سعی میکنم مرتب و آراسته باشم. خوب یه حس زنونه بهم میگه که اگه به خودم نرسم احتمالش هست که … ( مکث با حالتی مضطرب) خوب مرد دیگه … ” (سیمین ، 45 ساله)

نزدیک شدن به معیار های زیبایی رسانه ها :

عده ای دیگر از پاسخ گویان نیز هم نوایی با ایده آل های رسانه ای را مطرح می کنند و معتقدند رسانه ها با نشان دادن زنان زیبا و آرایش کرده، آنها را مشتاق همانندسازی می نمایند.

” وقتی برنامه های تلویزیون و یا ماهواره را می بینم و به زنان توی برنامه ها نگاه می کنم و می بینم که خیلی خوشگلند، دوست دارم مثل اونا باشم (سمانه ، 21 ساله).

 ” وقتی آرایش زیبایی را در ماهواره می بینم، ساعت ها جلوی آینه می ایستم و آن آرایش را تمرین می کنم؛ چون می خواهم مثل آنها زیبا و جذاب شوم ”  (روژان ، 18 ساله).

در واقع رسانه ها از یک طرف با ایدآل سازی بدن و ارائه آن به بیننده، در جهت یکسان سازی و همانند سازی بدن ها و تقلید و همسان سازی افراد با آنها تلاش میکنند و از طرف دیگر در این راستا نقش آموزشی ایفا میکند. در نهایت ، هماهنگی با خواستهای فرهنگی و اجتماعی از دیگر دلایل زنان برای گرایش به آرایش است .

وقتی در جامعه ای زندگی میکنیم که همه از زن زیبایی میخوان و مجبوری زیبا باشی چون همه جا زیبایی حرف اول رو میزنه ، به نظر من وسایل آرایشی نه که بد نیست خیلی هم کمک کننده س (مینا ، 25 ساله).

 آرایش به مثابه سبک زندگی :

گروهی از پاسخ گویان به آرایش کردن به عنوان شیوه و سبکی خاص از زندگی یا حتی جزئی از زندگی نگاه می کنند.

این گروه از پاسخ گویان آرایش کردن را بخشی از فعالیت های بهداشتی و جزئی از مدیریت بدن می دانند و معتقدند آرایش باعث می شود پاکیزگی بیشتر به چشم بیاید و انسان خود را مرتب تر احساس کند.

آنها همچنین معتقدند آرایش کردن آن قدر عمومیت یافته و عادی شده است که اگر کسی آرایش نکند غیرعادی است و می گویند امروزه دیگر نگاه های بد قبلی نسبت به آرایش وجود ندارد و به صورت پدیده ای به هنجار درآمده است.

” دیگه اون زمونا گذشته که به آرایش با طعنه میگفتن بزک دوزک ( خنده ) راستش این روزا دیگه آرایش کردن خیلی عادی شده. تازه الان ورق برگشته و به زنایی که آریش نمیکنن یه جور دیگه نگاه میشه. الان دیگه زن ها وقت آرایشگاه میگیرن و ساعت تعین میکنن، ارایش کردن جزء برنامه های روزانه س ” ( سیمین، 45 سال).

دلایل فردی :

دست یابی به هویت زن آرمانی ( معیار ) از طریق آرایش :

بعضی از افراد به این دلیل آرایش می کنند که می خواهند هویت فردی جدید و خودآرمانی را که مطلوب میدانند، بسازند.

این گروه از افراد با آرایش کردن و ظاهرسازی در جهت ارائه شخصیتی مطلوب و القای تصورات مثبت و ارزشمند در جامعه (مثل تعلق به طبقه اجتماعی بالا، داشتن خانواده روشن فکر و … ) به دیگران هستند. این افراد احساس می کنند با آرایش کردن می توانند قسمتی از این خود مورد نظر را تحقق بخشند.

” یه خانم متشخص همیشه به سرو وضع خودش رسیدگی میکنه چون ظاهر آدما کلاس و پرستیژشون رو نشون میده . غروبا یه سر برو تو این مرکز خریدای جردن و … ببین یه زن شلخته و ساده میبینی ؟ ” (مهین ، 37 ساله).

پنهان کردن خود واقعی :

نفی خود یا پنهان کردن خود، یکی دیگر از دلایل پاسخ گویان برای گرایش به آرایش است. برای این گروه ساختن هویت جدید مهم نیست، بلکه بیشتر پنهان کردن خود و هویت خود؛ حتی ویژگی های جسمی و روحی شان مطرح است.

آنها آرایش را مانند ماسکی می دانند که بر چهره و هویت خود می زنند تا آن را از دید سایرین مخفی نگه دارند. یکی از پاسخ گویان که دختری روستایی است می گوید :

“راستش روا بخواهید چهره من خیلی راحت به دیگران می فهمونه که من شهرستانیم. من از این مسئله رنج می‌برم و دلم نمی خواهد بقیه منو عقب مونده بدونن و بر این اساس در مورد من قضاوت کنند. وقتی آرایش میکنم این مسله کمتر تو چشم میزنه. یه جورایی آرایش نکنی تو نگاه اول همه به چشم یه شهرستانی امل نگات میکنن ” (سلما ، 23 ساله).

یافته های این بخش از پژوهش در مورد بیان معانی آرایش از دیدگاه زنان، این مسئله را روشن می کند که هدف زنان در استفاده از آرایش به شدت بر تعریف آنها از آرایش تأثیرگذار است.

آنها آرایش کردن را بیشتر با بیان هدف تعریف می کنند. به عنوان مثال کسی که به دنبال زیبایی است، آرایش را وسیله زیبا کننده و آن که به دنبال تنوع و لذت است، آرایش را وسیله ایجاد تنوع معرفی می کند. بنابراین هدف، وسیله را تعریف می کند.

آرایش زنان

آرایش زنان

خلاقیت و اعمال قدرت فردی :

عده ای از پاسخ گویان آرایش کردن یا نکردن را حق خود می دانند و با آرایش کردن به دنبال تغییر، نقش آفرینی و خلاقیت در خود هستند.

این گروه از پاسخ گویان بر فردیت بخشی به بدن تأکید دارند و بدن را عرصه ای خصوصی و میدان اعمال قدرت فردی می دانند.

این افراد بر این باورند که نپذیرفتن توانمندی های زنان در جامعه و توجه نکردن به شکوفایی استعدادهای آنها در عرصه های عمومی، می تواند ریشه در زمینه های اجتماعی  فرهنگی موجود در جامعه ایران داشته باشد و موجب احساس ناتوانی آنها برای اعمال قدرت در عرصه اجتماعی شود.

بر این اساس آنها سعی می کنند تا به عنوان یک جبران کننده اجتماعی در عرصه خصوصی یعنی بدن خود، اعمال قدرت کنند و آرایش ابزار این کار را در اختیار آنها قرار می دهد.

چنانچه که باتلر در سال 1999 مطرح میکند کردار آرایش در این مقوله میتواند شکلی از اعتراضات به شکل های انحرافی و نسخه های اشتباهی خطاب های مسلط باشند که شکل هایی متفاوت یافته اند و در دیگر گونگونی شان تسلط گفتمان های قدرت را مخدوش می کنند.

” من یه زنم ، و فکر میکنم اینکه زن خودش بخواد آرایش کنه یا نکنه یه مسئله ایه که کاملاً به خودش ربط داره و به منطق ذهنیش و خیلی زور داره برام به خاطر اینکه مردا به اصطلاح خودشون تحریک نشن خودمو بپوشونم، من زندگی خودمو میکنم، اونا مشکل دارن به من ربطی نداره خودمو محدود کنم. به نظر من خیلی بی معنیه که ما باید زیبایی مون رو اون طوری که حضرات دوس دارن و جایی که اونا صلاح میدونن نشون بدیم ” ( مونا ، 23ساله).

 وجه روانی کردار آرایش :

با آرایش کردن اعتماد به نفس پیدا می کنند، جسارت صحبت کردن می یابند، اجتماعی تر می شوند و قدرت اعتراض و اظهارنظر می یابند.

کسب اعتماد به نفس :

یکی دیگر از دلایل آرایش کردن دلایل روانی است که پاسخ گویان به آن اشاره داشتند. بیشتر پاسخ گویان کسب اعتماد به نفس را دلیلی برای آرایش کردن خود ذکر می کردند. آنها این تصور را دارند که با آرایش کردن اعتماد به نفس پیدا می کنند، جسارت صحبت کردن می یابند، اجتماعی تر می شوند و قدرت اعتراض و اظهارنظر می یابند.

” آرایش کردن به من آرامش میده ، اعتماد به نفسمو بالا میبره و راحت تر میتونم کارامو انجام بدم ” ( مهدیه ، 27 ساله).

وقتایی که آرایش ندارم احساس میکنم یه چیزی کم دارم، فکر میکنم همه متوجه این کمبود میشم، اصلا یه جاهایی نمیرم که قبلا با آرایش رفتم ” ( سمانه ، 21 ساله).

هر چقدر هم حراست دانشگاه گیر بده باز من آرایش نکنم نمیتونم برم سر کلاس، کلی آدم اونجاس نمیتونم بدون آرایش برم اصلا اعتماد به نفس ندارم ” ( مونا ، 23 ساله).

نارضایتی از بدن :

عده ای از پاسخ گویان با آرایش کردن به دنبال بالا بردن رضایت خود از بدن شان هستند. آنها معتقدند با آرایش کردن احساسی بهتر از بدن خود دارند و اجزایی از چهره و بدن خود را که رضایت ندارند تغییر می دهند و به احساس رضایتی بالاتر دست می یابند.

” من الان تو ده ی پنجم زندگیم هستم ، پوستم کمکم داره چین و چروک هاشو نشون میده ، دلم نمی خواد پیر به نظر بیام ” (سیمین ، 45 ساله).

چشام خیلی درشته ، اگه سرمه نکشم و ریمل نزنم شبیه بابا قوری میشم (خنده)، من خودم به عیب های صورتم آگاهم ولی با چند تا تکنیک ساده میشه این عیب ها رو به نکته های مثبت زیبایی تبدیل کرد ” (نازنین ، 32 ساله).

تغییر وضعیت روحی :

 عده ای از پاسخ گویان نیز دلیل آرایش کردن خود را تغییر وضعیت روحی شان ذکر می کردند. بعضی از اینان معتقدند با آرایش کردن خستگی شان برطرف می شود، بعضی انرژی می گیرند، بعضی شاداب تر می شوند و بعضی دیگر احساس آرامش می کنند، عده ای هم احساس جوانی می کنند .

لذت :

عده ای از افراد نیز در آرایش کردن به دنبال لذت جویی، تنوع طلبی و برتری جویی هستند. چنانچه قبلا هم گفته شد زنان مفاهیم زیبایی و لذت و برتری جنسی را با هم در می آمیزند تا احساس بهتری از خود و رابطه هایشان داشته باشند و این احساس را با زیبا تر شدن به وسیله ی آرایش کردن تا حدودی به دست می آورند .

یافته های این پژوهش حاکی از آن است که زنان معانی متفاوتی برای آرایش خود در ذهن دارند و همچنین دلایل خاص خود را برای انجام کردار آرایش روزمره بیان کردند . در بسیاری از مقولات، اهداف ، دلایل و معانی آرایش از دید زنان با هم همپوشانی داشتند.

زنان کردار آرایش روزمره را با مخاطبان، مکانها و موقعیت های ویژه ای که در طول روز با آن روبه رو هستند منطبق و هماهنگ می سازند. و آرایش با برنامه ی زندگی زنان در هم تنیده است، یعنی آنها میزان و نحوه ی آرایششان را با تلقی خود از فرهنگ حاکم بر محیط های مختلف ، نوع مکان ، آشنا یا غریب بودن فضا ، نوع و جنس مخاطب ، میزان ارتباطات ، نوع جمع ، نوع لباس ، نوع فعالیت و … تغییر میدهند.

چرا آرایش می کنیم ؟ – بخش اول

چرا آرایش می کنیم ؟ – بخش اول

چرا آرایش می کنیم ؟ – بخش اول

چرا آرایش می کنیم ؟(ازدیدگاه زنان)

چرا آرایش می کنیم ؟ | امروزه آرایش کردن در بین زنان، در سطح جهانی رواج زیادی یافته است. کشور ما، ایران نیز از این امر مستثنا نیست و حتی از برخی جهات جزء کشورهای ردهی بالا قرار دارد. با توجه به آمارهای اعلام شده از لحاظ واردات محصولات آرایشی دارای مقام هفتم جهان و در مصرف، در میان کشورهای جنوب و غرب آسیا، بعد از هند و پاکستان دارای مقام سوم است.

زنان به وسیله ی آرایش گونه ای از فردیت، هویت، یا سوژگی را در مفهومی عمیق تر به عنوان زنانگی را برای خود میسازند. مفاهیم زیبایی و آرایش در جامعه ی معاصر پیوند تنگاتنگی با جنسیت دارد.

حال با توجه به مصرف انبوه مواد آرایشی در ایران و با توجه به پیوند آشکار و پنهان آن با مفهوم زیبایی و زنانگی، لازم به نظر میرسد به این کردار روزمره با دقت و توجه بیشتری نگریسته شود .

مسأله آرایش زنان در قالب سؤال ها و چالش های متعددی قابل طرح و بررسی است که هر کدام به نوبه ی خود دارای اهمیت اند.

در اینجا به اختصار دستاوردهای پژوهشی مطالعه خانم نوری با عنوان تحلیل بازنمایی زیبایی زنانه در گفتمان مردانه (با نگاهی به آرایش روزمره زنان در تجربه ی زیسته شان) بیان کرده ایم که در این مطالعه تلاش می شود با نگاه مطالعات فرهنگی، مسأله آرایش زنان را با ارجاعی به مفهوم زیبایی در یک گفتمان پدر سالار به عنوان یک پدیده و متغیر فرهنگی، اجتماعی، توصیف و تبیین نموده و برخی از عوامل، چالش ها و مشکلات کنترل اجتماعی بیرونی مربوط به آرایش زنان را به اختصار تحلیل کرده و تلاش می شود تا آرایش زنان به مثابه یک پدیده ی هویت یابی در ارتباط با مفهوم زیبایی برای زنان تحت نظارت ساختارهای پدرسالار به چالش کشیده شود. و در نهایت با بررسی تجربه ی زیسته ی خود زنان به برداشت خود زنان از زیبایی و باز نمود آن در آرایش آنها پرداخته میشود .

در این پژوهش با 20 زن تهرانی از سن 18 تا 45 ساله با متوسط سنی 26 سال مصاحبه شده است و درباره ی کردار آرایش روزمره و همچنین آرایش آنان در مواقع خاص از ایشان پرسیده شد .

ابتدا پوشش و آرایش نمونه ها به دقت مشاهده شد. محقق با سپری کردن زمان طولانی در آرایشگاه های پر رفت و آمد مناطق مختلف شهر تهران و شناسایی مشتریان ثابت آنها و پرس وجو از متصدیان آرایشگاه ها نمونه های اولیه انتخاب و با آنها مصاحبه شده و طی مصاحبه نمونه های دیگری نیز از طریق افراد مصاحبه شونده معرفی شدند .

هر مصاحبه از 40 دقیقه تا یک ساعت و گاهی هم یک ساعت و نیم به طول انجامید و مصاحبه بر اساس طرح مصاحبه ی از پیش تدوین شده پیشبرده شد.

در هر مصاحبه پس از ایجاد اعتماد و شروع مصاحبه در قالب یک گپ دوستانه از مصاحبه شونده تقاضا می شد که روایت خود را از آرایش و زیبایی زنانه مطرح کرده و در خلال صحبتها پژوهشگر بحث را بر اساس اهداف مد نظر هدایت نموده است.

مطلب مرتبط: زیبای بیدار

زیبای بیدار …

معانی آرایش نزد زنان

چرا آرایش می کنیم ؟ | اولین یافته پژوهش به معانی آرایش از دیدگاه زنان می پردازد. آرایش کردن از دیدگاه کسانی که خود با مسئله آرایش درگیر هستند، معانی مختلفی دارد. عمده ترین معانی که پاسخ گویان به آن اشاره داشتند، شامل موارد زیر است :

1-    آرایش به معنی بهداشت، پاکیزگی و آراستگی :

 بعضی از پاسخ گویان آرایش کردن را نوعی پاکیزگی و آراستگی می دانستند. آنها معتقد بودند آرایش جزئی از انضباط ظاهر است و انسان با صرف وقت برای آرایش کردن، این احساس را پیدا می کند که تمیزتر و مرتب تر شده است یا احساس می کند که چیزهای منفی را در خود نابود کرده است .

” آراستگی و تر و تمیزی رو دوس دارم. به نظرم کسی که به ظاهرش اهمیت نده برای چیزای مهمتر هم اهمیتی قائل نیست ” (فاطمه – 31ساله).

2-    آرایش به معنی دانش ابزاری :

 نکته ای که در حین مصاحبه با زنان در خصوص آرایش مهم به نظر میرسد این است که :

  • اولا زنان چگونه آرایش میکنند؟
  • دوما : این امر را چگونه آموخته اند ؟
  • و سوما : این آموخته ها را چگونه بکار میبرند ؟

و به نظر میرسد که همه ی این سوالات به دانشی نیاز دارد که زنان از آن بهره مندند. و بررسی این دانش از این جهت اهمیت دارد که خود زنان آرایش کردن را دانشی زنانه میدانند و معانی ملازم با آن در دل همین زنانه دانستن این دانش حتی از طرف خود زنان است .

چرا آرایش می کنیم ؟

چرا آرایش می کنیم ؟

پدرم آدم سنتی بود و فوق العاده سخت گیر مخصوصاً برای من که دختر بزرگ خونه بودم . وقتی دانشگاه قبول شدم و اومدم تهران احساس نفس کشیدن میکردم. راستش تا قبل از اینکه بیام دانشگاه حتی نمتونستم صورتم رو اصلاح کنم دیگه آرایش هیچی ( خنده ) کم کم جرات و جسارتش رو پیدا کردم و از بچه های خوابگاه یاد گرفتم که چه جوری آرایش کنم ” ( سمیه ، 32 ساله).

راستش هرچی فکر میکنم یادم نمیاد چه طوری آرایش کردن رو یاد گرفتم . انگار تو خونم بوده یه چیزیه که همیشه بدون این که بهش فکر کنم بلد بودم. به نظر من آرایش ذاتاً زنانه ست، میدونی چیه ؟ ( حرکات چهره و دستها با هیجان ) اصلا به نظر من یه هنره، یه حس لطیف، پر از رنگ و ظرافت. شاید مردا بتونن یاد بگیرن چه جوری ارایش کنن ولی بعید میدونم حسی که یه زن داره  وقتی آرایش میکنه رو بفهمن ” ( مونا 23 ساله).

مامان من یه زن مذهبی بود و نمیدونم دوس نداشت آرایش کنه یا میترسید ؟ ( مکث با حالتی تاسف بار) راستش مامان نازنین، همکلاسیم بود خونه شونم نزدیک ما بود تو اتاق خوابش یه عالمه وسیله آرایشی و عطر و از این جور چیزا داشت. همیشه دوس داشتم بزرگ شم مثل اون شم. خیلی با کلاس بود. وقتی آرایش میکرد دزدکی نگاش میکردم وقتی میرفت بیرون من و نازی میرفتیم سر وقت وسیله هاش”  (مهدیه ، 27 ساله).

3-    آرایش به معنی زیبایی :

بسیاری از پاسخ گویان آرایش را به زیبایی، زیبا شدن یا وسیله زیبا کردن تعبیر می کنند. در اینجا باید به نوعی تفاوت در تفسیر زیبایی که در بین زنان تعریف شده است اشاره کرد:

زیبایی طبیعی و زیبایی جنسی، که در آن تمایل جنسی فرد به واسطه ی قرار گرفتن در برابر آرایش یا هنر بر انگیخته می شود و در این حالت میل جنسی تعیین کننده است.

تغییرات در نحوه ی آرایش با بازخوانی میل جنسی صورت گرفته است و از منظری انتقادی می توان گفت که در جامعه ی مرد سالار با توجه به نقش برانگیخته‌گی جنسی، آرایش از عرصه ی زیبایی به در آمده و به عرصه ی جنسی کشیده شده است.

در اینجا زیبایی نه به معنای زیبایی شناختی آن بلکه با معانی متفاوتی مثل ” خوشکل بودن ” تعبیر می شود.

” بیشتر اوقات تو خونه آرایش میکنم که خوشکل شم. انقدی که شوهرم نتونه ازم چشم برداره ” (نازنین، 32 ساله).

 زنا آرایش میکنن تا ناز بشن، خوشکلی واسه زنا یه اصل اساسیه ” (رویا ، 27 ساله).

4-    آرایش به معنی وسیله ایجاد تنوع و لذت :

گروهی از پاسخ گویان آرایش را ابزاری می دانند که می تواند موجب تنوع باشد. زنان عمدتاً بین لذت از صورتی زیبا و رابطه ی صورت زیبا با آرایش و همچنین بین لذت جنسی و زیبایی رابطه برقرار میکنند.

” آرایش یعنی صورت را از سادگی درآوردن. هر روزی که میرم جلو آینه وخودم رو زیبا حس میکنم همه چی بر وفق مرادم میشه ” (فاطمه، 36 ساله)

گاهی وقتا تو خونه که حوصله م سر میره میرم جلو آینه و یه دستی به سر و روم میکشم تا حالم جا بیاد یه روزایی هست که حس میکنم خیلی خوشکل شدم، زنگ میزنم دوس پسرم بیاد یه دوری بزنیم” (مریم ، 27 ساله).

بنا به بیان این گروه، آرایش کردن برای آنها تنوع به همراه دارد. آنها از اینکه همیشه یک شکل باشند، خسته می‌شوند و چهره خود را بدون آرایش، ساده و تکراری می بینند. عمده ی زنان آرایش را ابزاری برای زیباتر به نظر آمدن میدانند و این زیبایی را با مفهوم لذت در می آمیزند و از طریق این مفهوم خود را در موازنه ی جنسیت قدرت مند تر می یابند .

5-    آرایش به معنی وسیله تغییردهنده وضعیت روحی :

بعضی از پاسخ گویان آرایش را وسیله ای برای تغییر وضعیت روحی تعریف می کردند. به عنوان مثال آنها بیان داشتند که آرایش وسیله ای است که با استفاده از آن وقتی افسرده هستند، احساس بهتری را تجربه می کنند و عده ای هم آن را وسیله کسب اعتماد به نفس می دانستند.

” چند روز که از خونه بیرون نرم دپرس میشم به خدا انگار رنگ به روم نمی مونه، میرم یه رژ خوشرنگ میزنم دلم واشه بعدش هوس میکنم برم پارکی جایی ” (راضیه ، 39 ساله).

چرا آرایش می کنیم ؟

چرا آرایش می کنیم ؟

مطلب مرتبط: زیبایی و سرکوب

آرایش ابزاری برای مدیریت بدن بر حسب موقعیت عمل (کنترل بر نحوه ی نمایش بدن زنانه در فضای اجتماعی):

چرا آرایش می کنیم ؟ | دومین یافته ی این پژوهش نشان گر آن است که فعالیت هایی که زنان در طول زندگی روزمره خود انجام می دهند ارتباطی تنگاتنگ با میزان و نحوه آرایش آنها دارد.

این امر منجر بدان شده است که زنان در زمینه های متفاوت اجتماعی و فرهنگی کردار های آرایشی مختلفی را بکار بندند. همین امر است که زنان را در ایران به وضعیتی چندگانه از حیث آرایش سوق داده است، زیرا می باید بدانند که در محل کار، در مجالس عروسی، در خیابان و یا حتی در ختم و برای شریک جنسیشان چگونه آرایش کنند و در هر کدام از این آرایش ها چگونه معنایی از زیبایی را به جهان اجتماعی شان می افزایند و به وسیله ی این معرفت، از طریق کردار آرایش بدن هایشان را با موقعیت های مختلف اجتماعی هماهنگ ساخته و موقعیت اجتماعی مورد نظر را کنترل می کنند.

” خود آدم باید یاد بگیره کجا، چه جوری و چقدر باید آرایش کنه. بعد یه مدت خودت دستت میاد، یه حسی بهت میگه اینجا باید اینطوری رفت وگرنه زشته ” (مهین، 37 ساله).

زنان همواره در طول فعالیت های روزمره خود در حال تصمیم گیری در مورد میزان و نحوه آرایش شان هستند. در این تصمیم گیری و انتخاب، عوامل زیادی دخالت دارد. مهم ترین این عوامل شامل موارد زیر است :

1-    نوع فعالیت :

بعضی از پاسخ گویان بیان کردند که بسته به این که می خواهند دانشگاه بروند، در خانه بمانند، مهمانی بروند، به قصد خرید کردن بیرون بروند یا به قصد زیارت، میزان و نحوه آرایش خود را تنظیم می کنند .

خوب مشخصه وقتی میخوای بری امام زاده صالح آرایش و حتی پوششت فرق میکنه تا وقتی میخوای بری چند متر اون ور تر تو قائم یه چرخی بزنی ” (مریم ، 27 ساله).

2-    مکان فعالیت :

مکان رخ دادن یا انجام فعالیت نیز از دیگر عواملی است که در میزان آرایش پاسخ گویان تأثیرگذار است. به عنوان مثال یکی از پاسخ گویان چنین می گوید:

“بستگی به محیط کار دارد، اگر خصوصی باشد بیشتر آرایش می کنم و یا حتی وقتی برای خرید به بازار می رم آرایشم کمتره تا وقتی میرم تیراژه و میلاد نور” (سلما ، 23 ساله).

3-    آشنا یا غریب بودن فضا و گروه :

 آشنا بودن یا غریب بودن فضا و گروهی که افراد به آن وارد می شوند، یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در تصمیم گیری افراد برای تنظیم آرایش است.

بیشتر پاسخ گویان بیان می کردند که اگر فضایی که به آن وارد می شوند فضایی آشنا باشد مثل کلاس درس یا یک مهمانی فامیلی، ترجیح می دهند آرایش داشته باشند و اگر فضا و گروه غریبه باشد، در صورتی که نیازی به برقراری ارتباط با دیگران نداشته باشند، شاید برایشان آرایش کردن یا نکردن یا میزان آرایش چندان مهم نباشد.

” دانشگاه من تو دلیجان بود وقتایی که تو دلیجان بودم خیلی کم آرایش میکردم چون واقعیتش برام مهم نبود چه جوری برم بیرون آخه اصلاً کسی منو نمی شناخت ولی اینجا وضعیت فرق میکنه، مجبورم همیشه آرایش داشته باشم چون از در که میام بیرون همه منو میشناسن تو محله روم نمیشه با سرو وضع نا مرتب بیام بیرون ” ( معصومه، 28 ساله).

چرا آرایش می کنیم ؟

چرا آرایش می کنیم ؟

4-    پایدار یا ناپایدار بودن گروه جمع :

پایدار بودن یا نبودن جماعتی که فرد در آن قرار می گیرد نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار در میزان آرایش کردن است. پاسخ گویان بیان می کردند در صورتی که قرار باشد رابطه شان با گروه غریبه تداوم یابد، ترجیح می دهند آرایش داشته باشند.

آنچه در این اظهارات به نظر می رسد این است که برقراری رابطه، نوع تأثیرگذاری و تداوم آن در متغیرهایی مثل فضا، گروه و پایداری آنها بیشتر از خود این متغیرها اهمیت می یابد.

 ” وقتی میری یه جایی که معلوم نیس یه بار دیگه حتی اون آدما رو می بینی یا نه زیاد مهم نیس سر و صورتت چه جوری باشه، نه اینکه مثل ماست بری ولی مثل بقیه ی وقتا که میری دور همی یا جایی که بعدا مجبوری بری، زنها رو که میشناسی کافیه یه بار نا مرتب بری واویلا دیگه نقل مجلس میشی ” (مهین ، 37 ساله).

5-    جنس مخاطب :

 جنس مخاطبی که فرد در تعامل با آن قرار می گیرد نیز در نحوه و میزان آرایش زنان مؤثر است. عده ای از پاسخ گویان اظهار می داشتند که اگر جایی که می روند فقط زنان حضور داشته باشند، آرایش کردن یا نکردن یا میزان آرایش برایشان اهمیتی کمتر دارد و عده ای دیگر می گفتند که اگر قرار باشد در فضاهای مختلط حضور داشته باشند، حتماً باید آرایش داشته باشند.

بنابراین جنس مخاطب می تواند با میزان و نوع آرایش فرد رابطه داشته باشد.

” هر وقت میرم یه مهمونی که پسرم توش هست بیشتر به خودم میرسم، هر کدوم از اون پسرا یه دوس پسر بلقوه، محسوب میشه (خنده)  ” (سمانه ، 21 ساله ).

برای عده ای دیگر از پاسخگویان ، ماجرا متفاوت است. حضور در جمع های زنانه برای برخی زنان به عنوان دعوت به یک رقابت محصوب میشود و باید برای برد بیشتر به زیبایی خود توجه کنند.

” من امروز باید برم یه دوره ی زنونه، باید حسابی به خودم برسم. چند تا از همکارای قدیمیم اونجان که الان فقط منتظرن ببینن من چطوری میرم. مطمئنم که از سه روز پیش دارن تدارک می بینن (راضیه ، 41 ساله).

مطلب مرتبط: گفتمان فرهنگی زیبایی

 معانی رنگ ها : (کنترل رنگ و معنای آن در زیبایی زنانه به وسیله ی آرایش)

چرا آرایش می کنیم ؟ | سومین یافته حاکی از آن است که تصمیم گیری در مورد رنگ های آرایشی از دیگر تصمیم های روزمره زنان است. آنها به دلایل مختلف، از رنگ های مختلف در آرایش شان استفاده می کنند.

عمده ترین عوامل تأثیرگذار در انتخاب رنگ آرایش شامل موارد زیر است :

1-    هدف استفاده کننده از آرایش :

یکی از مهم ترین عوامل، هدف استفاده کننده از آرایش است. در واقع این مسئله که فرد با آرایش کردن به دنبال چیست، تأثیر زیادی در انتخاب رنگ آرایش دارد. بعضی از این اهداف عبارتند از :

2-    پنهان کردن نقص یا برجسته سازی زیبایی :

این که یک نفر هدفش پنهان کردن نقصی خاص در چهره اش باشد یا برجسته سازی و تأکید بر زیبایی عضوی خاص یا حتی جلب توجه بیشتر، رنگ مورد استفاده می تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال یکی از پاسخ گویان می گوید :

گاهی وقت ها اگر فرد مثلاً لب زیبایی داشته باشد برای اینکه زیبایی اش بیشتر به چشم بیاید ممکن است از رژ لب صورتی و براق استفاده کند، ولی اگر همین فرد لب زشتی داشته باشد سعی می کند از رنگ های تند استفاده نکند که زیاد به چشم نیاید” (مریم ، 27 ساله).

3-    کسب جوانی و شادابی :

گاهی اوقات افراد با انتخاب رنگی خاص، به دنبال کسب ویژگی هایی خاصی هستند که جوان تر و شاداب تر به نظر برسند.

“بیشتر سعی می کنم از رنگ های صورتی و یا به تعبیری گوشتی استفاده کنم؛ چون با این رنگ احساس جوانی و شادابی می کنم ( مهین ، 37 ساله).

4-    ایجاد تمایز :

بعضی از افراد در استفاده از رنگ آرایش، به دنبال متمایز شدن از سایرین هستند. این گروه ترجیح می دهند از رنگ هایی استفاده کنند که آنها را از بقیه متفاوت نشان دهد؛ هرچند آن رنگ ها خواهان زیادی نداشته باشد. برای این افراد متمایز بودن، مهم تر از خود رنگ آرایش است.

” بیشتر آرایش هایی که تو خیابون میبینم تو بیس صورتی و قهوه ای هستند، همه این رنگا رو میپسندن، اما من دوس دارم از رنگای متفاوتی مثل بنفش و مشکی استفاده کنم، چون یه جورایی چهره رو خاص نشون میده ” ( مرجان ، 22 ساله).

5-     کسب زیبایی :

برای عمده ی پاسخ گویان، زیبا شدن در بالاترین درجه اهمیت قرار دارد. این افراد بیشتر از رنگ هایی استفاده می کنند که فکر می کنند آنها را زیباتر و جذاب تر می کند.

آنها برای تحقق بخشیدن به خواسته شان سعی می کنند از آرایشگران و یا افراد متخصص که در آرایش، در این مورد نظرخواهی و گاهی اوقات در خانه رنگ ها را امتحان می کنند تا از نتیجه کار مطمئن شوند.

” من پوستم خیلی روشنه و هر رنگی رو نمی تونم استفاده کنم. آخه رنگا رو پوستم خیلی تو چشم میزنن، به خاطر همین باید از رنگای ملایم استفاده کنم تا زیبا تر به نظر بیام ” ( مونا، 23 ساله)

استفاده از رنگا تو آرایش واقعا یه کار تخصصیه، باید خیلی چیزا رو در نظر گرفت، از جنس پوست و رنگش تا حالت چشم و … اگه درست انتخاب نشن ممکنه اصلا زیبا نشی که هیچ زیبایی طبیعیتم  به چشم نیاد ” (معصومه، 28ساله).

6-    رنگ لباس :

برای بعضی از پاسخ گویان انتخاب رنگ آرایش جدا از انتخاب لباس و رنگ آن نیست. برای آنها هماهنگ کردن رنگ لباس با آرایش شان اهمیت دارد. به عنوان مثال یکی از پاسخ گویان می گوید :

” آرایش باید به لباسم بیاد، باید هم با رنگ لباسم هماهنگ باشه و هم با نوع لباسم، مسلماً لباس، مهمونی با لباس خیابان متفاوته ، بنابراین آرایش این دو هم فرق دارد” ( مونا، 23 ساله).

7-    ویژگی های ظاهری :

ویژگی های ظاهری مثل رنگ پوست، رنگ چشم، شکل صورت و … در انتخاب رنگ آرایش نقشی مهم ایفا می کند. به عنوان مثال یکی از پاسخ گویان این طور بیان می کند:

“با اینکه رنگ صورتی را دوست دارم، چون صورتم گرده از اون برای رژگونه استفاده نمی کنم ؛چراکه صورتم را چاق تر نشون می ده … و چون رنگ پوستم تیره است، از رنگ های روشن استفاده می کنم (سلما 23 ساله).

مطلب مرتبط: زیبایی، جنسیت و بدن

زیبایی، جنسیت و بدن

در نهایت، زنان در مورد تفاسیر و معانی رنگ های آرایشی دو نوع اندیشه متفاوت داشتند :

یک گروه از آنها رنگ آرایش را با شخصیت فرد مرتبط می دانند و بر این اعتقادند که افراد با استفاده از رنگ خاص، خود را در معرض قضاوت دیگران قرار می دهند.

بنابراین ترجیح می دهند از رنگ هایی استفاده کنند که قضاوت های مثبت دیگران را برانگیزانند یا حداقل باعث قضاوت منفی شان نشوند.

رنگ طلایی انسان را شیک و متشخص نشان می دهد و استفاده از رنگ های جیق، جلف بودن را به نباید از آن استفاده کنه؛ چون مردم پشت سرش حرف «خانم متشخص» نمایش می گذارد و یک می زنند ” (مهدیه ، 27 ساله).

گروه دیگر معتقد بودند که در گذشته رنگ های مختلف، معانی مختلفی داشتند و بعضی از رنگ ها توسط قشرهای خاصی استفاده می شده است، اما امروزه رنگ ها دیگر معنای سابق را ندارند و نمی توان از روی رنگ آرایش در مورد افراد قضاوت کرد. یکی از پاسخ گویان می گوید :

شاید اگر ده، بیست سال پیش کسی از رنگ های تند استفاده می کرد دیگران او را فرد خوبی نمی دانستند، اما امروزه وضع فرق کرده است. اگر همین امروز رنگ قرمز مد شود، دیگر برچسب سابق را نمی توان بر آن زد” (نازنین، 32 ساله).

بنابراین افراد گروه اول، رنگ های آرایشی را دارای معانی اجتماعی می دانستند و در انتخاب رنگ به این نکته توجه می کردند، در حالی که برای افراد گروه دوم، این معانی از بین رفته بود و مرزی برای تعابیر رنگ ها و استفاده از آنها قائل نبودند .

مطلب مرتبط: خرید لوازم آرایش با رویکردهای متفاوت

خرید لوازم آرایش با رویکردهای متفاوت

زیبایی و سرکوب

زیبایی و سرکوب

زیبایی زنانه چیست ؟

نظریه های فمنیستی در سابقه ی طولانی و گاه دشمنانه با زیبایی دارند، حداقل این موضوع در روابط مطرح در خصوص این موضوع در بیانیه های اخیر فمنیستی به روشنی قابل دریافت است. برای فمنیست ها این قضیه به مثابه جایگاه معینی از زنانگی نظریه پردازی شده است و به همین سبب نیز جایگاه فرو دستی زنان را مستحکم تر میکند.

زیبایی زنان جایگاهی است که در آن کنترل نفس زنان و خود پایی ایشان ممکن می شود. ابزاری است که موجب سرکوب اجتماعی در جوامع مردسالارانه می شود و ابزاری برای تسلط بر زنان به دست می دهد.

همچنین عنصر فعال باز پس رانی معاصر زنان است که در برابر آزادی ایشان به کار می رود. هنگامی که به مایه های تاریخی مد و ظاهر می نگریم در اصل به گونه ای سنت طولانی بر می خوریم که در آن، زنان در خطر و آزار قرار گرفته اند، تا پدیده ای غیر انتزاعی، غیر انسانی و زود گذر به نام زیبایی را فراهم آورند، هنگامی که این مساله به منزله ی امری انظمامی در نظر گرفته شود که می باید به عمل در آید، این امر با تمرکز بر نوعی اغراق صورت می گیرد و اغلب تا جایی نزدیک به تولید استانداردهای زیبایی غیر قابل دست یابی ادامه می یابد و به این صورت پروژه ای برای صورت بندی فرهنگی پدر سالاری شکل می گیرد .

زیبایی زنان به واسطه ی همین اغراق به امری غیر واقعی و استانداردهای سرکوب گرانه تبدیل میشود. هر چند ممکن است استانداردها تغییر کنند، منطق فرهنگ این موضوع در طبیعت خود باقی می ماند و جنبه های اولیه اش که همان اغراق گونگی، غیرواقع گرایی و سرکوب گری است باقی می مانند.

نمونه هایی از آن خوردن آرسنیک در اواخر قرن نوزدهم یا اختلالات تغذیه ای در قرن بیستم و جراحی های زیبایی زنان است که در مقام کردارهای زیبایی صورت میگیرند.

با این همه این کردارها غالباً واقعیاتی فرا تاریخی در نظر آورده می شوند که ماهیت ایدئولوژی پدر سالارانه ی جهانی که به واسطه ی آن زنانگی تعریف و تجدید می شود، مناسبت دارند.

به نظر بسیاری از فمنیست ها زنانی در این کردارها درگیر می شوند فقط قربانیانی اند که درگیر آگاهی کاذب شده اند.

به همین ترتیب فرهنگ زیبایی بازنمای سرکوب است و به صورتی متفاوت در نظریه نئو مارکسیت نمایانده می‌شود. در اینجا سرکوب در قالب بت وارگی نشان داده می شود، قسمتهای بدن و خلق نیاز های کاذب از آن جمله اند.

مطلب مرتبط: گفتمان فرهنگی زیبایی

تحلیل های فرهنگی فمنیستی و نئو مارکسیست هر چند متفاوتند، در خصوص مادی کردن فرهنگ زیبایی مشترکند. موج دوم فمنیستی را با میراث نظری مکتب فرانکفورت در خصوص نقد فرهنگ توده گیر در هم آمیخته است و به خوبی ماهیت سرکوب را با آن نشان میدهد .

کتاب اسطوره ی زیبایی نوامی ولف در سال 1991 تحلیلی از گفتمانی است که صنایع زیبایی ایجاد کرده اند و این گفتمان با کردارهای اشتراکی زنان حمایت میشود. در این کتاب بحث بر سر آن است که اسطوره ی زیبایی بر ساختی فرهنگی است و نوعی بازی بی برد را برای زنان پیش می کشد .

جوزف هنسن، ایولین رید، ماری آلیس واترز در کتاب آرایش، مد و بهره کشی از زنان (1386) صنایع آرایشی را مسبب بهره کشی از زنان در خلال تبلیغات آرایشی شان میدانند .

اما مسئله ای که اینجا مطرح است این است که، بسیاری از زنان خود را قربانی منفعل دنیای سرمایه داری و یا نظام پدر سالار نمیدانند؛ بلکه این موضوع را ابزاری برای حفاظت از عاملیت اجتماعی خود میدانند.

مطلب مرتبط: زیبایی، جنسیت و بدن

چنانچه که آرتور وارویک تاریخ دان خاطر نشان میکند که زیبایی، در قالب آنچه او جذابیت جنسی تعریف میکند، بسیار با مفهوم سرکوبی که زنان یا مردان در تاریخ به خود دیده اند متفاوت است.

و همچنین کاملیه پاگلیا تحلیل مشابهی را در خصوص کیفیت ابزاری زیبایی فراهم آورده است. در تحقیق پسا فمنیستی او درباره ی تصویر زنان در هنر غربی چنین استدلال می شود که نه فقط زیبایی صورت از قدرت زنان است، بلکه همچنین زیبایی نوعی پرچم است که برفراز طبیعت بی نظیر زنان که در زیرلایه های برساخت زنانگی پنهان است برافراشته می شود.

گفتمان فرهنگی زیبایی

گفتمان فرهنگی زیبایی

گفتمان فرهنگی زیبایی

اساس مفهوم صورت بندی فرهنگی آرایش در اصل به نوعی صورت بندی گفتمانی، کرداری و نهادی بر می‌گردد که در آن، اعمال برای مراقبت، ترمیم و تصحیح بدن با دستکاری برای عرضه ی عمومی آن صورت میگیرند.

این جدا سازی روشن می سازد که هرچند بسیاری از فرهنگ های زیبایی معاصر به واسطه ی گفتمان ها و اعمال صنایع تجاری تولید میشوند، به هیج وجه قابل تقلیل به آن نیستند.

به همین علت تاکید عمده در اینجا بر کردارهای روزانه ی آرایشی زنان است، که شامل مراقبت و سالم سازی پوست، مو، ناخن و استفاده از لوازم و خدمات آرایشی است که به امور روزمره زندگی زنان بدل شده اند.

باید تاکید کرد که این رویه هرروزه به واسطه ی صورت بندی گفتمانی و نهادی و کرداری ساخته نمی شود، بلکه در بهترین حالت در قالب مفهوم سازی این کردار از منظر صورت بندی فرهنگی قابل بررسی خواهد بود. کردارهای آرایشی در اصل فقط یکی از صورت های چندگانه ی فرهنگ زیبایی اند،

لویی بنر فرهنگ زیبایی را به جنبه های توجه به زیبایی ارجاع می دهد و در این خصوص به مد و لباس پوشیدن توجه می کند. در حالی که بارتکی به سه گونه کردارهای انتظام بخش زیبایی ارجاع دارد که عبارتند از :

  • کردارهای مناسب سازی اندازه ی بدن
  • برنامه های تحرک بدنی
  • و اصلاح سطح بدن

به این تر تیب، در این خصوص چهارگونه ی متمایز از توجه به بدن قابل شناسایی است :

  • مد و لباس
  • نگهداری از بدن
  • کردارهای آرایشی
  • و سلوک زیبایی شناختی

این تمایزات مجموعه ای را شکل میدهند که قدرت تحلیل داده ها را به خوبی برای مطالعه ی فراهم می سازند و باید آنها را به خاطر داشت و به آنها به منزله ی مدخل عینی برای ورود به فرهنگ زیبایی نگریست، البته نباید از یاد برد که مرزبندی بین این محدوده ها بسیار دشوار است.

به علاوه به نظر میرسد که زنان هیچ گاه خودشان را در یکی از این محدوده ها سامان نداده و در اصل نوعی کنترل نفس بر آنها حاکم است که آنها را هدایت میکند.

به این ترتیب که نوعی همخوانی بین طرز پوشش و کردارهای آرایشی در دست نیست تا نمونه ای داشته باشیم که بر اساس آن به ویژه بدانیم چه طرز پوشش و یا استفاده از چه مدل لباسی منجر به چه آرایشی خواهد شد.

 

در این زمینه باید به تحقیقاتی ارجاع دهیم که در آن نشان میدهد پروژه ی خاطره در بخشی از زندگی زنان امری یک دست و ساده نیست. این امر را از روایت های متقاطع زنان از زندگی خودشان در یافته اند.

این امر هرچند در نگاه اول گیج کننده به نظر میرسد، اما در اصل تاکیدی است بر آنچه در دوره ی معاصر جزء نظریه هایی به شمار می آیند که به جنبه های چند گانه در سوژگی زنان معاصر ارجاع می دهند.

 بیرکهوف معتقد است چیزی زیباست که با کمترین علامات ممکن، بیشترین نظم ممکن را عرضه کند؛ اما زیبایی تنها از طریق نظم و قاعده به دست نمی‌آید، بلکه بعضاً نتیجه دو صفت متضاد است که هر دو به یک اندازه ضروری هستند.
هنر موفق، هنری است که مکالمه‌ای دوجانبه با ذهن به وجود آورد، چالش‌های ذهنی به وجود آورد و بازتاب‌هایی ایجاد کند. این رابطه معمولاً از تجزیه و تحلیل ناکامل نیروهای مؤثر، حاصل می‌شود. ترکیبی که کاملاً هماهنگ و وحدت یافته باشد، ترکیبی خسته‌کننده خواهد بود. هنرمند موفق کسی است که احساس نظم و وابستگی را القا کند و در همان حال چیزهای غیرمنتظره را در اثر خود وارد سازد.

زیبایی جزئی از وجود انسان است که می تواند در هر چیز یا کسی نهفته باشد. این زیبایی زمانی که بروز نماید تجربه ادراکی از لذت و رضایتمندی را برای دیگران ممکن می سازد.

سرشت زیبایی یکی از پایدارترین و بحث برانگیزترین موضوعات در فلسفه غرب است و به همراه چیستی هنر یکی از دو موضوع اساسی در زیبایی شناسی فلسفی می باشد. زیبایی به طور سنتی جزو ارزش های نهایی از جمله خوبی، حقیقت و عدالت شمرده شده است.

ویل دورانت عقیده دارد زیبایی زاده میل است. یکی از نشانه های برجسته اینکه زیبایی زاده میل است این است که شی مطلوب پس از آنکه به دست آمد زیبایی خود را از دست میدهد.

آنچه میخواهیم برای خوبی آن نیست، بلکه برای آن خوب است که آن را میخواهیم. آبی بودن آسمان برای خوشایندی ما نیست، بلکه چشمان ما به تدریج با آسمان آبی خو گرفته آن را خوشایند یافته اند. لذت طبیعی هر شکل و رنگی به نسبت تکرار آن در سر گذشت انسان است.

زن نیز برای آن منبع و دستور زیبایی شناخته شد که عشق مرد به زن قوی تر از عشق زن به مرد است اگر چه مدتش کوتاهتر است.

خرید لوازم آرایش با رویکردهای متفاوت

خرید لوازم آرایش با رویکردهای متفاوت

خرید، لذت، آرایش و زیبایی

خرید لوازم آرایش | مبحث مصرف یا خرید لوازم آرایش بخش جدا نشدنی از مقوله ی آرایش و زیبایی است چنانچه که در بیشتر تحقیقات پیشین مورد توجه قرار گرفته و به این مقوله  پرداخته اند.

از آنجا که در این منظر تضادها و کش مکش های زیادی مطرح می شود که به درک نظری ما از موضوع مورد بحث  می افزاید، لذا با اینکه ما قصد داریم خرید لوازم آرایش و زیبایی زنان را از یک منظر جنسیتی بررسی نمایم، مطرح نمودن این بحث خالی از فایده نمی باشد.

در زمینه ی فرهنگ مصرف لوازم آرایشی می توان به رویکردهای زیر اشاره کرد :

سه رویکرد در مورد فرهنگ خرید لوازم آرایش وجود دارد.

خرید لوازم آرایش رویکرد اول:

رویکرد اول بر این نظر است که فرهنگ خرید  به واسطه ی گسترش تولید کاپیتالیستی تجویز می شود که خود باعث افزایش انباشت فرهنگ مادی به شکل کالاهای مصرفی و سایتها برای خرید لوازم آرایش است.

مسئله اینجاست این امر اگرچه توسط برخی به عنوان ابزاری برای برابری و آزادی فردی در نظر گرفته می شود اما برخی دیگر آن را ابزاری برای افزایش ظرفیت تغییر ایدئولوژیک و محدودیت اغواکننده ی جمعیت از برخی مجموعه های جایگزین روابط اجتماعی بهتر در نظر گرفته می شود.

اگر از نقطه نظر اقتصاددانان کلاسیک هدف تمام تولید، خرید لوازم آرایش است که به واسطه ی آن افراد رضایت خود را از طریق خرید دامنه ای از کالاهای گرانقیمت بالا می برند، از نقطه نظر برخی نئومارکسیست های قرن بیستمی، این توسعه باعث ایجاد فرصتهای زیادی برای مصرف کنترل شده و دستکاری شده خرید لوازم آرایش می گردد.

این رویکرد که رد پای آن را می توان در سنتز مارکس وبری – لوکاچ از نظریه ی شیءشدگی اش پیدا کرد، عمدتاً در نوشته های هورکهایمر و آدورنو، مارکوزه و لوفور بسط یافته است.

برای مثال هورکهایمر و آدورنو بر این استدلال اند که همان منطق کالایی و خِرد ابزاری در حوزه ی تولید در حوزه ی خرید لوازم آرایش نیز مشاهده کردنی است. اوقات فراغت، هنر و فرهنگ عموماً از طریق صنعت فرهنگ فیلتر می شوند. از این نقطه نظر، چنین می توان استدلال کرد که انباشت کالاها منجر به غلبه و سلطه ی ارزش مبادله ای شده است، بدین معنا که محاسبه ی عقلانی  ابزاری تمامی جنبه های زندگی، امکانی را فراهم می سازد که در آن تمام تفاوت های اساسی، سنت های فرهنگی و کیفیات مبدل به کمّیات می شوند.

خرید لوازم آرایش

از اندیشمندان دیگری که نظریه کالایی شدن لوکاچ و لوفور را برای رسیدن به نتایجی مشابه با نتایج آدورنو پیگیری کرده است ژان بودریلارد است.

بودریلارد بر این نظر است که مصرف دربر دارنده ی تغییر فعال در علائم است. برای جامعه ی کاپیتالیستی متأخر این قضیه محوری است، جایی که در آنجا، علامت و کالا در ارتباط با هم قرار می گیرند تا “علامت – کالا” را ایجاد کنند.

در این رویکرد تمایل زنان به خرید لوازم آرایش و استفاده از محصولات آرایشی، بهداشتی و پیرایشی محصول سلطه ی صنعت فرهنگ و تغییر فعالانه ی علائم و نمادها برای خلق جذابیت در این کالاها از طریق نظام سلطه ی کاپیتالیستی است. در این معنا ذائقه ی مصرف زنان تحت کنترل و تغییر نظام سرمایه داری است و توسط صنعت فرهنگ وابسته به آن کانالیزه می شود.

محصولات ایفسن

خرید لوازم آرایش رویکرد دوم:

رویکرد دوم که رویکردی بیشتر جامعه شناختی است. در برخی موارد، هدف از آرایش ممکن است کسب منزلت از طریق ارزش- مبادله ی بالا باشد، به ویژه در جوامعی که در آنها نظام اشرافیت و ثروتمندان قدیمی مجبور به تفویض قدرت به ثروتمندان جدید شده اند. وضعیت مقابلی نیز می تواند اتفاق افتد و آن اینکه کالای قبلی، منزلت کالایی خود را از دست می دهد.

در چنین حالاتی نگه داشتن این کالاها که به لحاظ مادی بی قیمت اما به لحاظ معنوی ذی قیمت هستند منزلت آور تلقی میشوند. کار بوردیو، داگلاس و ایشروود در زمینه ی اینکه چگونه و به چه شیوه هایی کالاها برای ایجاد تفاوت های اجتماعی و به عنوان عاملان ارتباط عمل می کنند حائز ارزش و اهمیت است.

داگلاس و ایشروود بر این نکته تأکید دارند که کالاها برای ترسیم خطوط بین روابط اجتماعی بهره برداری میشوند. با این استدلال، لذت ما از کالاها، تنها تا حدودی به مصرف فیزیکی آنها ربط دارد و قسمت عمده ی لذت آنها اساساً به استفاده از آنها به عنوان نشانگرها 4 (مشخص کننده ها) ارتباط دارد.

در بطن فرهنگ معاصر، از زنان و مردان خواسته نمی شود که بین دو گزینه یکی را انتخاب کنند بلکه باید هر دو گزینه را تلفیق کنند. در چنین فضایی، آرایش افراد و کالاهای مصرفیشان به عنوان ابزارهایی ارتباطی و به عنوان نمادهایی از منزلت طبقاتی در نظر گرفته می شوند.

در این معنا، در بطن فرهنگ خرید این لوازم هنوز اقتصادی منزلتی جاری و ساری است که در آن کالاهای کمیاب نیازمند سرمایه گذاری قابل ملاحظه ای در زمان، پول و شناخت برای کسب و نگهداری مناسب آن است. چنان کالاهایی می توانند به عنوان ابزاری برای طبقه بندی منزلت حاملان آنها تلقی و استفاده شوند.

محصولات آلیس

خرید لوازم آرایش رویکرد سوم:

در رویکرد سوم، سؤال در مورد رضایت عاطفی مصرف، رویاها و آمالی است که در تصور فرهنگی مصرف کننده تقدیس می شود و نیز سایت های خرید لوازم آرایش خاصی که به صورتی متنوع هیجان مستقیم بدنی و رضایت زیبایی شناختی فراهم می آورند.

برای اینکه این مطلب عمیقتر فهمیده شود میتوان به عنوان مثال به نقشی که نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌های بزرگ در جلب این رضایت و ایجاد هیجان خرید دارند اشاره کرد. نمایشگاه‌ها، در جوامع معاصر، نقشی دوگانه ایفا کرده‌اند: به عنوان بازارهای محلی و به عنوان سایت های رضایت خرید لوازم آرایش.

آنها نه تنها سایت هایی برای مبادله ی کالاها هستند بلکه مکان های نمایش کالاهای خوشرنگ و عجیب و غریب از بخش های مختلف جهان در فضایی شاد هستند.

بر اساس این رویکرد خرید لوازم آرایش برای زنان رضایت و شادمانی به همراه دارد. فروشگاه ها و نمایشگاه های مرتبط با خرید لوازم آرایش نیز فضایی هستند برای هیجان و احساس رضایت. خرید لوازم آرایش و مصرف در این رویکرد با افراطی که توأم با لذت و رضایت است معنا پیدا می کند.

زیبایی، جنسیت و بدن

زیبایی، جنسیت و بدن

 نظرات فمینیست های مشهور

زیبایی | بحث و جدل در رویکردهای فمینیستی تا پیش از دوران اخیر تسلط بی منازع رویکردهای زیست شناسانه نسبت به بدن، بدن را به عنوان یک ماده ثابت و غیر قابل تغییر شناسانده بودند.

در این حالت بدن به عنوان مرزی برای تعیین جنسیت دو جنس در نظر گرفته می شد، دو جنسی که یک بار برای همیشه با ویژگی های متفاوتشان خلق شده (شکل گرفته) و تثبیت شده بودند.

در این رویکرد بدن به عنوان موجودیتی زیستی تنها پایگاهی برای رها کردن ذهن برای پرداختن به موضوعات روشنفکرانه در نظر گرفته می شد. البته چنین توانایی تنها در بدن های قدرتمند مردان وجود داشت. یعنی تنها مردان می توانستند از مرز تن خود بگذرند و به رشد و بلوغ ذهنشان دست یابند.

برای مردان بدن تنها یک حالت انتقالی داشت .درحالیکه زنان تنها با بدن هایشان شناخته می شدند و بدن زنان به عنوان فرایندهای زیستی- طبیعی در نظر گرفته می شد که از انجام فعالیت های ذهنی و عقلانی ناتوان بود .

رویکردهای فمنیستی عمیقاً با چنین برخوردها و تحلیل هایی از بدن مخالف اند و در مباحث خود به طور مشروح به مسئله بدن، بدن زن و بدن مرد، پرداخته اند. رویکردهای صرفا زیست شناسانه نسبت به بدن، تفاوتهای زیستی را به عنوان کیفیات ذاتی و بدن زن و مرد را به عنوان اموری جهان شمول می شناسد که در فرایند ضعیف تصور کردن زنان، این تصور به مسئله توانایی زنان در امر تولید مثل نسبت داده می شود.

در حالیکه فمنیست ها نسبت به این مسئله رویکرد بسیار متفاوتی اتخاذ می کنند. ایشان قابلیت یا ویژگی زنان در امر تولید مثل را نه به عنوان یک ضعف جسمی که به عنوان یک ویژگی خاص زنانه در نظر می گیرندکه بدن زنان را برای مردان به عنوان اموری خارج از کنترل مطرح می کند.

در مقابل بدن مردان که از این خطرات ایمن هستند، بدن زنان به توجه نیاز دارد و قواعدی برای کنترل آن وضع می شود. زنان تنها بدنشان بودند و تنها با این بدنها بود که فاصله بین خود و دیگری را مشخص می کردند .

درحالیکه فمنیست های نسل اول بی علاقه به نظریه پردازی درباره بدن زن بوده و اساسا بطور مستقل نسبت به بدن زن نپرداختند و عمدتاً با مباحثی چون پدرسالاری یا جبر زیست شناسی و رویکرد منفی نسبت به بدن زن مقابله می کردند، نسل دوم فمنیست ها نیز رویکردی جدید نسبت به بدن زن ارائه ندادند.

زیبایی

زیبایی

زیبایی

زیبایی | برجسته ترین نظریه پرداز این نسل سیمون دو بوآر در جنس دوم به پیشرفت پزشکی در جلوگیری از حاملگی برای رهایی زنان از قید تن با خوش بینی نگاه می کند. به عقیده دوبوآر و فمنیست های این نسل، رها شدن زن از قید محدودیت های زیستی اش، فرضی برای رهایی فرهنگی و اجتماعی او محسوب می شود .

البته این تنها روایت فمنیستی از بدن زن نیست؛ در مقابل این عده، فمنیست هایی قرار دارند که بدن زن و ویژگی‌های خاص آن را پاس می دارند و تکریم می کنند. به نظر ایشان توانایی منحصر به فرد زن در تولید مثل و به دنیا آوردن فرزند ، مرکز قدرت زنانه محسوب می شود.

که این توانایی رشک برانگیز زنان، ایشا را در مقابل حملات دنیای پزشکی برای کنترل بدن هایشان قرار می دهد. به علاوه برای بسیاری از فمنیست ها، بدن مادی وسیله ای برای این مدعا بود که زنان حس اخلاقی یگانه و منحصر به فردی برای برقراری ارتباط و احساس مسئولیت نسبت به دیگران دارند .

لوس ایری گاری ( 1930 ) از چهره های برجسته فمنیسم فرانسوی است که فمنیسم، نظریه های پست مدرن درباره نشانه، و روان کاوی را با هم ادغام کرده است. وی از جمله فمنیست هایی است که به جای کوچک شمردن تفاوت های جنسیتی بر اهمیت آنها تأکید می کند.

از دید ایری گاری، تجربه زنانه که پژوهش فلسفه سنتی آن را به حاشیه رانده است، از کثرت و تفاوت عمیق تری نسبت به تجربه مردانه نشان دارد.

ایری گاری بیش از هر کس دیگری نسبت به تفاوت های جسمی و جنسی زن و مرد مثبت برخورد کرده است. وی پروژه خود را تعریف تفاوت های جنسی در ورای این دوگانگی های زن- مرد می داند. دوگانگی هایی که بدن

زن را به عنوان امری ثابت، غیر تاریخی، تحت جبر زیستی دو جنس ارجاع می دهد.

وی در فرهنگی که در آن مردانگی از جسم فاصله می گیرد و فارغ شدن از قید تمایلات جسمانی و رها شدن از جسم یک برتری محسوب می شود، پروسه ای که در آن زنانگی به جسم زن مربوط دانسته می شود را نفی می‌کند و سعی در باز ارزش گذاری آن دارد.

لوس ایریگاری با پیوند زدن عرصه های ادبیات، روانکاوی و فلسفه تلاش می‌کند زنان را خارج از معادله ی ادیپی به عرصه ای بکشاند که با تاکید بر ژوسیانس ( jouissance ) غیر قابل تعریف زنان، منجر به شکستن هویت مردانگی می شود.

تاکید بر این لذت که در نزد دیگرانی مانند فیسک نیز دیده میشود منجر به تقابلی شد که در آثار کسانی چون الکوف و مک کینان دیده می‌شود که سر از مباحث تفاوت جنسی بر آورده اند.

 چنانکه گفتیم بحث ایریگاری در خصوص ژوسیانس و phasir و در نهایت یاد آور بحث فیسک در خصوص لذت است. در اینجا باید به خاطر داشت که برخی از این مباحث فمنیستی متاثر از بحثهای لکان اند که معتقد است لذتهای زن و مرد به صورت متفاوت تجربه میشود، اما در نهایت ریشه ی لذت بردن و نبردن در همه ی فرزندان آدم به صورت مشترک یافت می‌شود.

به روایتی، در حقیقت ذات لذت با ساختارانسانی انسان عجین است. اما بارت از کلمه ی لذت استفاده میکند تا بگوید که ریشه لذت ریشه ای فرهنگی است.

بارت از اصطلاح plasir استفاده میکند تا فرق بین دوگونه لذت تولید شده در خوانش متن را تشخیص دهد. از نظر بارت ، در اینجا لذت مخالف کنترل ایدئولوژیکی و لذتی روشن است که با مفهوم هویت ارتباط دارد.گویا به نظر میرسد فرهنگ و مفهوم هویت از طریق فرهنگ لذت تولید می شود .

نکته ی مهم در کار بارت مداخله ی خواننده ی فعال در خلق متن است که خود را به صورتی اجتماعی درگیر در امر لذت می سازد. در اینجا آنچه ما کردار در امر آرایش زنان خوانده ایم ممکن است یاد آور گونه ای از در گیری در خلق لذت تلقی شود .

البته همچنان که گیلیگان می گوید انسان از طریق قانون فکر و کار می کند و تمرکز یافتگی همین قانون در قالب چارچوبهای اجتماعی است که بازی را ممکن وهویت را بر می سازد. نکته دیگری که در نظر بارت می توان دریافت آزادی از اید ئو لوژی است که بر فرد این امکان را می دهد تا با تاکید بر تفاوت تنوع در لذت را فراهم آورد.

زیرا به نظر می رسد که لذت امری مرکز زدایی شده است و به تفاوت پیرامونی خود بسیار وابسته.

حال این ایده مطرح می شود که آیا کردار آرایشی را به مثابه ی کرداری برای تولید لذت در نظر گرفت که فرد را با بر ساخت هویتی جدید رودررو می سازد یا آنکه شکستن قوانین بازی معمول اجتماعی است که برای این کردار آریشی لذت آفرین تلقی می شود.

به این معنا منظر ودر نظر بودن یا به نظر آوردن به شکلی که قوانین بازی را بشکند لذت آور تلقی می شود و این همان چیزی است که از آن در مطالعات فرهنگی به مقاومت یاد می شود. در اینجا فیسک به این بحث می پردازد که لذت های عام می تواند در مخاطب مقاومت ایجاد کنند یا ایدئو لوژی را از بین برده ویا لااقل کنترل اجتماعی آن را محصور کنند.

واژه ی مقاومت در اینجا نه به معنای شورش بلکه امری است که سعی دارند از طریق آن به نوعی هویت اجتماعی دست یابند. به این ترتیب کارکرد آرایش این است که به فرد اجازه می دهد آزادیش را همراه با بازی و شادی بروز دهد.

می توان گفت که آرایش نیز مانند مد از نظر فیسک هم وجه اقتصادی وهم ابژهای فرهنگی محسوب می شود که همراه با معنا لذت و هویت است . از نظر فیسک کالاها برای این تولید شده اند تا مصرف شوند.اما معانی ای که مصرف کننده حین مصرف تولید می کند منجر به تغییر در آن می شود. فیسک همچنین لذت را به معنای مقاومت می شناسد .

زیبایی

زیبایی

زیبایی | جودیت باتلر از جمله فمنیست های نسل سوم است که تعریف متفاوتی از جنسیت ارائه می دهد. درحالیکه در گفتمان های غیرفمنیستی، محافظه کارانه و کارکردگرایانه ، تقسیم بندی های جنسیتی در جامعه و نقش های سنتی زن و مرد به ویژگی های جسمی و بیولوژیک ایشان نسبت داده می شد، در رویکردهای فمنیستی در فرایندی وارونه خوانی این نقش های جنسیتی هستند که به ویژگی های جسمی و بیولوژیک شکل می دهند یا آنها را هدایت کرده و برایشان معنا می سازند.

به نظر باتلر جنسیت یک امر اجرایی است . یعنی جنسیت خود از طریق ایفای نقش ها و قرار گرفتن در موقعیت ها شکل می گیرد . به عقیده باتلر یک نقش جنسیتی نه طبیعی و نه انتخابی است ، بلکه در حقیقت از طریق گفتمان های مختلف برساخته می شود . این گفتمان های مختلف حاکم بر فضای جامعه هستند که جنسیت افراد را شکل می دهند ، به نحوی که جنسیت افراد در نقشها، رفتارها ، حرکات بدن ، برخوردها و … بروز پیدا می کند

باتلر دوگانه انگاری طبیعی- غیر طبیعی در مورد جنسیت را امریی بسیار خطرناک می داند. گفتمان های سنتی رایج درباره جنسیت با آویختن به کلیشه های بیولوژیک درباره الگوهای طبیعی جنسی و تقسیم بندی مرزهای زنانگی و مردانگی با معیارهای غیر قابل انعطاف زیستی ، درباره بسیاری گروه ها چون همجنس خواهان ، دوجنس خواهان با مشکلاتی مواجه می شوند .

این طبقه بندی این افراد را به عنوان غیر نرمال و غیر طبیعی جداسازی می کند . در این طبقه بندی ها بر این نکته تأکید می شود که چه رفتارهایی در این طبقه ها مشروع اند و چه کسانی مجاز به انجام این رفتارها هستند؟

جودیت باتلر از جمله فمنیست های نسل سوم است که تعریف متفاوتی از جنسیت ارائه می دهد. درحالیکه در گفتمان های غیرفمنیستی، محافظه کارانه و کارکردگرایانه ، تقسیم بندی های جنسیتی در جامعه و نقش های سنتی زن و مرد به ویژگی های جسمی و بیولوژیک ایشان نسبت داده می شد ، در رویکردهای فمنیستی در فرایندی وارونه خوانی این نقش های جنسیتی هستند که به ویژگی های جسمی و بیولوژیک شکل می دهند یا آنها را هدایت کرده و برایشان معنا می سازند.