زیبایی چیست ؟
زیبایی چیست ؟ | زیبایی در فرهنگ بشری اغلب جزء مقوله ها و مفاهیم مثبت بوده است. تاریخچه ی زندگی انسانها پر از پرستش الهه ها یا موجودات زیبا بوده است. البته این بدان معنا نیست که تلقی از اینکه چه نوع زیبایی پرستش شود ثابت و بدون تغییر بوده است.
صحبت کردن درباره ی مفهوم زیبایی به خاطر داشتن بار فلسفی این مفهوم بسیار سخت و دشوار است. این مقاله وارد پیچیدگیهای فلسفی تعریف این مفهوم نمی شود .
تغییردر نحوه ی تلقی از زیبایی تحت تأثیر تغییرات فرهنگی در جوامع است. تغییرات در کلیت و نیز در عناصر فرهنگ می تواند مفهوم زیبایی در جامعه و یا در فرهنگ خاص را دچار تغییر کند. در اکثر فرهنگ های مختلف روی زمین تفاوت هایی اساسی در مورد اینکه زیبایی چیست، درونی است یا برونی، و اینکه چه نوع زیبایی مثبت و کدام نوع منفی است وجود داشته و دارد.
زیبایی در فرهنگ های کوچک و بزرگ با هم تفاوت های زیاد و بعضا اساسی داشته و دارند. در جامعه های پیشین، زنان ابزاری به گوشها و لبهای خود می آویختند، بینی خود را سوراخ می کردند تا کوچک بماند و این چیزها برای هواداران این جامعه ها زیبا بود و اکنون از دید ما زیبا به نظر نمی رسد چون ما معیارهای زیبایی این جوامع بدوی را نداریم.
البته برخی نظریه پردازان که از زاویه ی جهانی شدن و فرهنگ جهانی به این قضیه نگاه می کنند به این نکته اشاره دارند که همگرایی ای در مقوله ی زیبایی و استانداردهای آن در جهان در حال شکلگیری است. با این وجود، چه جهانی بیاندیشیم و چه محلّی، یک نکته ی مشترک وجود دارد و آن اینکه زیبایی مقوله ای فرهنگی است. خواه این فرهنگ محلّی و ملّی باشد و یا جهانی .
وقتی اعضای یک جامعه سعی دارند بدن های خود را مطابق با انتظارات فرهنگی جامعه و یا گروهی که بدان تعلق دارند همنوا کنند به این نکته واقف اند که زیبایی با تلاش فردی به دست می آید و نکته ی دیگر اینکه این انتظارات فرهنگی و اجتماعی هستند که تغییرات در بدن برای زیبا شدن را به افراد تحمیل می کنند. انتظارات درباره ی اینکه بدن یک مرد، یک زن ، یک دختر و یا یک پسر چگونه باید باشد.
نگاهی به تاریخ زندگی بشر نشان می دهد که بشر از دیرباز به مقوله ی آرایش ( البته نه لزوماً به معنای امروزین آن ) توجه داشته است. پس آرایش چه برای زن و چه مرد، یا پیر و جوان قدمتی دیرینه دارد و با بشر همراه و همگام بوده است.
البته نکته ای که در اینجا اهمیت دارد ، نقش جنسیت در توجه به بدن است. زنان همواره در مقایسه با مردان توجهی بیشتر به بدن و ظاهر فیزیکی خود داشته اند و این خود منجر به شکل گیری کردار های آرایشی از سوی زنان در طی تاریخ شده است که با زیبا به نظر رسیدن و زیبایی در فرهنگ های خاص آنان در ارتباط بوده است.
این امر هنگامی که در قالب الگوهای فرهنگی زیبایی چهره و اندام به شکلی معمول اتفاق می افتد طبیعی به نظر میرسد که طبیعی نیست .