تحلیل آرایش زنان

علت آرایش کردن |امروزه آرایش کردن در بین زنان، در سطح جهانی رواج زیادی یافته است . کشور ما ، ایران نیز از این امر مستثنا نیست و حتی از برخی جهات جزء کشورهای رده‌ی بالا قرار دارد. با توجه به آمارهای اعلام شده از لحاظ واردات محصولات آرایشی دارای مقام هفتم جهان و در مصرف، در میان کشورهای جنوب و غرب آسیا، بعد از هند و پاکستان دارای مقام سوم است.

زنان به وسیله ی آرایش گونه ای از فردیت، هویت، یا سوژگی را در مفهومی عمیق تر به عنوان زنانگی را برای خود می سازند. مفاهیم زیبایی و آرایش در جامعه ی معاصر پیوند تنگاتنگی با جنسیت دارد. حال با توجه به مصرف انبوه مواد آرایشی در ایران و با توجه به پیوند آشکار و پنهان آن با مفهوم زیبایی و زنانگی، لازم به نظر می رسد به این کردار روزمره با دقت و توجه بیشتری نگریسته شود .

مسأله آرایش زنان در قالب سؤال ها و چالش های متعددی قابل طرح و بررسی است که هر کدام به نوبه ی خود دارای اهمیت اند. در تحلیل آرایش زنان هم انگیزه ها و سائقه های زنان باید کالبد شکافی شوند و هم ساختارها و نهادهای جامعه بازبینی شوند.

البته نکته ی حائز اهمیت آن است که سلایق و انگیزه های زنان در ارتباط متقابل و تنگاتنگ با ساختارها و نهادهای جامعه قرار دارند و در موارد بسیاری تحت تأثیر و فشار شدید آنها شکل می گیرند. این خط سیر را برخی از فمینیست ها دنبال کرده اند و از فشارهای جامعه بر زنان برای تغییر بدن خود برای انطباق با شرایط و درخواستهای پدرسالارانه حاکم بر ساختارها و نهادهای جامعه سخن به میان می آورند.

از این رو بخشی از روابط نسبتاً پایدار جنسیتی حاکم بر جامعه که با زیربنایی مردسالارانه طراحی شده اند به زنان فشار فرهنگی و اجتماعی وارد می کنند تا ظاهر و بدن خود را در جهت آن روابط تغییر دهند.

علت آرایش کردن

** علت آرایش کردن **

البته این نکته حائز اهمیت است که وقتی سخن از پدر سالاری به میان می آید منظور یک کلیت یک پارچه نیست که در همه جای جهان به یک صورت باز نمود پیدا می کند، بلکه در هر گوشه از جهان با توجه به بستر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و… به گونه ی خاصی از پدر سالاری برخورد می کنیم که خصوصیات متفاوت تری از سایر نمودهای آن را داراست.

نکته ی قابل بحث اینجاست که پدر سالاری ایرانی چه ویژگی هایی دارد (سیاسی ، اقتصادی ، مذهبی ، فرهنگی ، … ) و زیبایی زن در این گفتمان چگونه تعریف می شود؟

نهادهای جامعه خواه به صورت فعال یا انفعالی ، زنان را به انطباق با شرایط خود تحت فشار وا می دارد و طبیعی است افرادی که تحت استلزامات ساختاری و نهادی چنین جوامعی قرار بگیرند و مطابق با آنها عمل نکنند طرد و منزوی خواهند شد.

پس زنان یا باید طرد را بپذیرند یا تاوان مقاومت در برابر چنین استلزاماتی را بپردازند یا انعطاف خود را در قبال آنها نشان دهند. و اینجاست که آرایش زن به عرصه ای برای تقابل مقاومت و قدرت تبدیل می شود .

علت آرایش کردن | زنان پول، زمان، تلاش و انرژی زیادی را صرف میکنند تا ظاهرشان را از طریق فعالیتهای مختلف مثل لباس پوشیدن، سبک های آرایش مو، آرایش صورت، رژیم گرفتن، ورزش و … به شکل ایده آل درآورند.

آرایش زنان، در بستری از روابط اجتماعی شکل می گیرد که از یک سو ممکن است دارای شکل و قالبی متنوع و جوهر و محتوایی یکسان باشد (یا بالعکس).

مسئله ای که بیشتر به چشم می آید این است که این مسئله از دیدگاه اندیشمندان و نظریه پردازان تحلیل شده است و کمتر به دیدگاه خود افراد بها داده شده است بیشتر کارهایی که در ایران در زمینه ی آرایش زنان انجام شده در حوضه ی جامعه شناسی بدن و مصرف قرار میگیرند.

بنابراین تحلیل این مسئله از دیدگاه زنان و دختران آرایش کرده ، با یک نگاه جنسیتی و انتقادی می تواند ما را در فهم بهتر آن یاری کند.

حال بررسی این مسئله از این روی اهمیت دارد که آرایش برای زنان به عنوان بخشی از کردارهای روزمره شان چگونه با معنایی از زنانگی که خود دارند گره میخورد ؟

البته این معنا در قالب یک نگاه انتقادی به پدرسالاری ایرانی اینگونه مورد بررسی قرار میگیرد که بدن زن در یک گفتمان پدر سالار به سوژه ی زیبایی تبدیل میشود و چرا این سوژه این گونه خود را ارائه میدهد ؟

با توجه به اینکه بیشتر زنان برای کسب یک هویت زنانه دست به آرایش روزمره میزنند، اما اینکه آرایش کردن آنها بر حسب کدام معیار زیبایی است؟ و این معیار زیبایی توسط چه کسانی تعیین می شود ؟ و مهمتر از همه فهمی که زنان از زیبایی دارند چگونه حاصل میگردد ؟ مارا دچار این چالش میکند:

علت آرایش کردن

اگرچه خواست خود زنان و عاملیت آنان در درک مفهوم زیبایی و تجسم آن در کردار آرایش روزمره نیز در آن تأثیر دارد ولی این عاملیت تحت نفوذ بسیار زیاد ساختار پدر سالار از قبل طراحی شده است و هر روزه در تار و پود زندگی روزمره باز تولید می شود.

زنان باید برای امنیت اقتصادی خود رقابت کنند خواه به شکل کاریابی یا شوهریابی. پس آرایش خواست زنان نیست. ما زیر فشار اجتماعی می بایستی آن را به کار ببریم. به کار بردن لوازم آرایش خوب و لازم است چون به زنان برای زیبا شدن یاری می رساند و حق ماست که از آن بهره بگیریم و ما برای زیبا شدن و زیبا به نظر رسیدن که یک میل فطریست آزادانه آرایش میکنیم.

در اینجا گزینش آزاد یا حق به کار بردن لوازم آرایش با فشار اجتماعی با هم آمده اند، به نام گزینش آزاد از فشار اجتماعی و این چیزی است که در آن تناقض وجود دارد .

نکته مهم این است که آرایش زنان با مفهوم زیبایی پیوند میخورد، مفهومی سیال که در تجربه ی زیسته ی هر زن بار ها و بارها تعدیل و دوباره سازی می شود . البته نه زیبایی به مفهوم فلسفی یا هنری آن بلکه مفهومی از زیبایی که در زندگی روزمره ی زنان و در ارتباط با زنانگی آنان حاصل میشود .

این تعبیر از زیبایی چگونه حاصل میشود و چه تاثیری بر کردار آرایش زنان میگذارد ؟ و یا حتی تعبیر زنان از زیبایی چه نقشی در معرفت آنان از زنانگیشان ایفا میکند ؟

این مسئله از این روی اهمیت دارد که روشن میسازد که از نظر زنان آرایش کردن به عنوان یک عمل روزمره جلوه‌گر چیست و چگونه با زنانگی آنها پیوند میخورد ؟

این ها سؤال های عمده ای هستند که ما در مقالات بعدی سعی در بررسی آنها داریم.